هنرهای تجسمی و کاربردی
ساجده نیکیان؛ فریده آفرین
چکیده
شناخت استعارهها در میان هشت اصل سازماندهنده به ادراک بصری مخاطبان از طریقِ بررسی مبدأ و مقصد استعاره، مفاهیم انتزاعی را برای آنان، ملموس و انتقالپذیرمیسازند. مسئله پژوهش، مقایسه چگونگی استفاده از استعارهها در نشانهای ملی دوره قاجار و جمهوری اسلامی و نحوه برقراری ارتباط آنها با مخاطبان بهرغم بنمایههای فرهنگی، اهداف ...
بیشتر
شناخت استعارهها در میان هشت اصل سازماندهنده به ادراک بصری مخاطبان از طریقِ بررسی مبدأ و مقصد استعاره، مفاهیم انتزاعی را برای آنان، ملموس و انتقالپذیرمیسازند. مسئله پژوهش، مقایسه چگونگی استفاده از استعارهها در نشانهای ملی دوره قاجار و جمهوری اسلامی و نحوه برقراری ارتباط آنها با مخاطبان بهرغم بنمایههای فرهنگی، اهداف ملی و اغراض سیاسی متفاوت آنها است. از آنجاکه کشور ایران پس از انقلاب اسلامی، اصل توحید را در رکن حاکمیت به جای محوریت پادشاهی مینشاند، پژوهش پیشرو با روش توصیفی-تحلیلی، به ضرورت آشکار میکند که چگونه این تفاوتِ نگرش نسبت به دوره قاجار، در استفاده از استعارهها برای القای بنمایههای فرهنگی، اهداف ملی و اغراض سیاسی در نشانهای ملی خود را نشان میدهد. چگونه با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند. نتایج پژوهش حاکی از عملکرد متفاوت این دو دوره در بهکارگیری نوع استعارهها برای برقراری ارتباط است. نشان شیر و خورشید با تأیید نقش مرکزی شاه در سلطنت و تبعیت از معانی مورد انتظار در استعارهها، تنش و تأمل کمتری را میطلبد. در نتیجه سریعتر ارتباط برقرار میکند. در نشان جمهوری اسلامی به علت حل مسئله ادراکی، تنش زیاد است، دیرتر با همه ارکان آن ارتباط برقرار میشود و تأمل بیشتری میطلبد. افزونبراین، پژوهش پیش رو تأیید میکند که هر چند واکنش زیباشناختی مخاطب پاسخی است به اصول جهانشمول سازماندهنده به یک نشان اما تأکید بر استعاره بصری و معانی آنها درک نهایی آنرا به تجربه، دانش و زمینه اجتماعی-فرهنگی آنها وابسته میکند و آن اصول جهانشمول در فرآیند درک استعاره را به تعامل با فرهنگ و دورههای تاریخی یک تمدن وامیدارد.
نیر احمدپور؛ محسن مراثی
چکیده
استعاره همواره یکی از مهمترین مباحث بلاغت برای تاثیر کلام بوده است. امروزه علوم شناختی جدید باوردارد که انسان استعاری می اندیشد و استعاره فقط لغوی نیست. درپی این نظریه، اندیشمندان مبحث استعارهتصویری را مطرح نمودند، که از جمله آنها نوئل کارول، جان کندی و چارلز فورس ویل است. نقطه مشترکتعاریف آنها از استعاره تصویری، نگاشت مفهوم از مبدأ ...
بیشتر
استعاره همواره یکی از مهمترین مباحث بلاغت برای تاثیر کلام بوده است. امروزه علوم شناختی جدید باوردارد که انسان استعاری می اندیشد و استعاره فقط لغوی نیست. درپی این نظریه، اندیشمندان مبحث استعارهتصویری را مطرح نمودند، که از جمله آنها نوئل کارول، جان کندی و چارلز فورس ویل است. نقطه مشترکتعاریف آنها از استعاره تصویری، نگاشت مفهوم از مبدأ به مقصدِ تصویری است. تصویر استعاری، انحرافیاز وضعیت معمول است که باعث برانگیختن یک معنی یا معانی مختلف می شود. در این تحقیق این پرسشمطرح است که چه رابطه ای بین انحراف از واقعیت معمول در اندام های انسانی کاریکاتورهای اردشیرمحصص و استعاره تصویری وجود دارد، چگونه این انحراف از وضعیت معمول در کاریکاتورهای او باعثبرانگیختن یک معنی یا معانی مختلف م یشود، همچنین استعاره و پراکندگی معانی چگونه سبب بازگشتمخاطب به خود اثر هنری می شود. از اهداف این پژوهش مطالعه استعاره تصویری در پیکره های تلفیقیاردشیر محصص است که پراکندگی معنایی و تناقض های رندانه ای را در این طرح ها خلق می کند. به علاوه،مسیر رسیدن به معنا در پیکره های غیرمتعارف ارشیر محصص براساس استعاره تصویری مورد بررسیقرار گرفته است. معنای درونی خارج شدن ذات انسان از کمال انسانی به عنوان مبدأ استعاره )مستعارله(؛به صورت خارج شدن شکل ظاهری او از حالت عادی به عنوان مقصد )مستعارمنه( در کاریکاتورها تصویرشده است. فعال نگه داشتن ذهن مخاطب، مضمون اصلی کاریکاتورهای اوست. در کارهای اردشیر محصصمعنا و تفسیر به راحتی به دست نمی آید و انباشت مضمون وجود دارد؛ به همین علت یک دور و بازگشتمداوم به خود اثر اتفاق می افتد. در این مقاله روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و در گردآوری اطلاعاتاز روش کتابخانه ای و مشاهده آثار استفاده شده است. رویکرد مورد استفاده در این مقاله تحلیل محتوایکیفی استقرایی است.