ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ابژه های هنری با تکیه بر آرای فلسفی افلاطون و ارسطو در حوزه مطالعات تطبیقی هنر
در این مقاله به دنبال ریشههایی برای مبحث «مطالعات تطبیقی هنر» در سرآغاز تاریخ فلسفه، یعنی یونان باستان بودهایم. در بررسی آرا و نظریات افلاطون و ارسطو سعی کردهایم مبادی و اشکالی از مقایسه ابژههای هنری را با دقت به تعریف کنیم و برداشت آن دو فیلسوف را از مفهوم زیبایی و جایگاه آن را ارائه دهیم. در مورد افلاطون، ابتدا با توجه و دقت به هستیشناسی او که در نظریه مثل قابل دریافت است، مفهوم «مثال» را توضیح داده و تلاش کردهایم جنبههای مختلف مثال افلاطونی، بهخصوص رابطه آن با امر جزئی را شرح دهیم. سپس مراتب مختلف زیبایی را در مقام نمونهای از زیباشناسی انطباقی بسط دادهایم. درنهایت نیز شماری از اشکالات نظری افلاطون را در شناخت تطبیقی هنر برشمردهایم. در مورد ارسطو نیز باهدف پیگیری مبانی فلسفی و شناختشناسانه «مطالعات تطبیقی هنر»، به «منطق» او توسل جستهایم. در منطق ارسطویی پس از معرفی مقولات و انواع آن، مقوله نسبتمند، گونههای مختلف آن و ویژگیهایش را شرح دادهایم و در بحث از «نسبتمند» و «هم نسبت»، شرایط برقراری نسبت و رابطهای منطقی میان دو چیز را دریافتهایم. پسازآن به موضوع زیبایی در نگرش ارسطو پرداخته و با ارائه صورتبندی نهایی ارسطو از زیبایی کوشیدهایم نهایتاً با پیوند منطق ارسطو زیباشناسی وی، چگونگی مقایسه منطقی دو ابژه زیبا از دیدگاه ارسطو را پیکربندی نماییم
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_264_67a20ce3ff191051f43bc593d6af8ddc.pdf
2013-02-19
5
26
10.30480/vaa.2013.264
مطالعات تطبیقی هنر
افلاطون
ارسطو
زیباشناسی انطباقی
منطق
ORIGINAL_ARTICLE
چشم انداز جهان سوررئالیستی در کلاژ های مکس ارنست
در شکلگیری هنر سورئالیستی و تجسم بصری ایدههای مکتوب سورئالیسم شاید نقش کمتر هنرمندی بهاندازه ارنست تعیینکننده و حیاتی بوده است. این پژوهش تحلیلی- که دادههای آن از منابع کتابخانهای گرفتهشده- باهدف شناخت دستاوردهای ارزشمند ارنست در به تصویر کشیدن جهان بکر سورئالیستی، رویکرد منحصربهفرد این هنرمند را در بهکارگیری تکنیک کلاژ بررسی کرده است و سعی دارد با تشریح روش نسبتاً پیچیده تصویرسازی او، چگونگی موفقیت ارنست را در برگرداندن زبان ادبی سورئالیسم به زبان تصویر توضیح دهد. در کنار آن، مقایسه میان نمونههای کلاژ کوبیستی و دادائیستی با نوع متفاوت ارنست ما را به این نتیجه رهنمون میسازد که نگرش و برخورد این هنرمند نسبت به ابزار پیش رویش یعنی کلاژ که ماهیتی نامتجانس و التقاطی دارد، کاملاً حسابشده و با در نظر گرفتن اصولی است که خلق یک تصویر تمامیت یافته و قائمبهذات میطلبد. تصویری که «زیبایی تکاندهنده» آن تنها، نتیجه برخورد تصادفی میان اجزا نیست که به مدد مهارت تکنیکی و نظم آگاهانهای که هنرمند اعمال کرده است، شوک بصری حاصل، دارای تأثیری مضاعف و ماندگار شده است
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_265_0d186e1a175dcd3083b0b19956f73f8e.pdf
2013-02-19
27
42
10.30480/vaa.2013.265
ارنست
سوررئالیسم
هنر سوررئالیستی
کلاژ
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ظرفیت های ارتباطی نقاشی دیواری (مقایسه نظام ارتباطی نقاشی دیواری با نقاشی سه پایه ای)
آثار هنری پیامهای کانونی، ویژه و عمیق انسان را منتقل میکنند و اغلب از مکونات قلبی، باورها و اعتقادات او سرچشمه میگیرند. در میان آثار تجسمی، نقاشی دیواری به دلیل نحوه ارائه اثر و چگونگی مواجهه با مخاطب دارای ساختار ارتباطی ویژهای است. از سوی دیگر روند تولید این آثار در دوران معاصر علاوه بر برخورداری از فناوریهای نوین و فرآیندهای علمی و دانشی، مبتنی بر تجربه تاریخی و قرنها مهارت اندوزی بشر در استفاده از این هنر است. این ساختار ارتباطی در اثر تجربه در دیوارنگاری و تأثیربخشی قابلتوجه آن، در تبلیغات محیطی و سایر هنرهای شهری نیز بکار گرفتهشده است. شناخت و تعریف سازوکار ارتباطی آثار دیواری در مقایسه با نقاشی سه پایهای، بهتر و جامعتر میسر میشود. در مقایسه نحوه ارتباط این دو گونه نقاشی و بررسی جامعه مخاطبشان رفتار ارتباطی آنها قابلتشخیص و تمایز بوده و این تفاوت میتواند به معنای ظرفیت ارتباطی چشمگیر دیوارنگاری تلقی شود. این پژوهش از طریق روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است. مقایسه سازوکار ارتباطی نقاشی دیواری و نقاشی سه پایهای باهدف شناخت و معرفی ابعاد کیفی ارتباط اثر دیوارنگاری با مخاطب صورت گرفته و مزیتها، تأثیرات، روندها، خصوصیات و کارکردهای ارتباطی آثار نقاشی دیواری، برای استفاده مطلوب از آنها در راستای انتقال مفاهیم فرهنگی و اجتماعی به جامعه، موردبررسی و تحلیل واقعشدهاند
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_266_fd940c68a044aaad7392cb7dc1a3920e.pdf
2013-02-19
43
62
10.30480/vaa.2013.266
نقاشی دیواری
ظرفیت های رسانه ای
نظام ارتباطی نقاشی دیواری
رسانه
پیام بصری
ORIGINAL_ARTICLE
انواع بست رنگ در متون تاریخی فنی نقاشی و خوشنویسی ایران
از مهمترین منابع شناخت فنون قدیمی رنگسازی بهخصوص در مورد بستهای نقاشی ایرانی، رسالات فنی قدیمی است. بدون بکار گیری روشی منظم و تعریفشده، بررسی متون فنی قدیمی ممکن نیست. پرسش اصلی این است که بستهای مرسوم در نقاشی ایرانی کدام مواد بوده و آیا تناسبی بین بست و رنگدانه وجود داشته است یا نه. در مقاله حاضر 24 رساله چاپشده فارسی از قرن ششم هجری تا اواخر دوره قاجار از حیث انواع بستهای نقاشی ذکرشده و رابطه بستها با رنگدانه تحلیلشده است. در پایان نتیجهگیری میشود که بستهای ذکرشده در منابع به این شرح هستند: صمغ، صمغ عربی، سفیده تخممرغ، زرده تخممرغ، سریشم، انزروت، نشاسته، سریش، روغن کمان، روغن کنجد و روغن. سپس ویژگی هر نوع بست بهطور جداگانه شرح داده میشود. بنا بر متون بررسیشده، صمغ عربی بستی بوده که برای تمام رنگدانهها استفاده میشده است. ترکیب صمغ و سریشم و صمغ و بست تخممرغی نیز به ترتیب برای چسباندن ورق فلزی و مرکبسازی توصیهشده است. زرده تخممرغ بست مناسب نقاشی روی چوب و انزروت بست خاص زنگار بوده و بست روغنی از دوره صفوی در متون ظاهرشده و بهجز برای باقی رنگدانهها کاربرد داشته است
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_267_68f10f99dfc63f9bb67d191ef0bfbf3c.pdf
2013-02-19
63
80
10.30480/vaa.2013.267
نقاشی ایرانی
متون کهن
رسالات رن گسازی
رنگدانه
بست
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی تزیینات کاشی کاری در معماری مساجد دوره های صفویه و قاجاریه با تکیه بر چهار مصداق تصویری
توجه به معنا از ارکان اصلی معماری اسلامی است. تزیینات در این نوع بناها از اهمیت ویژهای برخورد دارند که در دورههای مختلف و با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی، خود را به صورتهای گوناگون و هماهنگ با بنا آشکار میسازند.هدف اصلی این مقاله بررسی تطبیقی تزیینات کاشیکاری در معماری مساجد دوره قاجار با دورۀ صفویه است که در این میان اساس و چرایی این نوع تزیینات بررسی میشود. در این زمینه، چگونگی و تحول رنگها و نقوش کاشیهای مساجد در دوره صفویه و قاجار موردبررسی قرار میگیرد. برای بررسی و تحلیل این نقوش از مصداقهایی نظیر مسجد امام خمینی (مسجد شاه سابق) و مسجد سید در اصفهان، مسجد نصیرالملک در شیراز و مدرسه عالی شهید مطهری (مسجد سپهسالار سابق) در تهران استفاده میشود. این پژوهش ما را به این نتیجه میرساند که این مفاهیم ناشی از پیوندهای نامرئی نظامیافته میان نقوش تزیینی و بنا که در دورۀ صفویه به اوج میرسد در دوره قاجار با تأثر از غرب، تحولیافته و مفهومی دیگر مییابد. این مقاله بر اساس روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده و در تجزیه تحلیل اطلاعات از روش تطبیقی استفادهشده است
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_268_7ce700ebed1e57c22d5c2a2ad20357b4.pdf
2013-02-19
81
94
10.30480/vaa.2013.268
قاجار
صفویه
مسجد
کاشی کاری
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی علمی-آزمایشگاهی شیوه طلاکاری تزیینات حرم مطهر مولای متقیان علی (ع)
مطالعه پیش رو پژوهشی است علمی-آزمایشاهی که برای بازشناسی یکی از فنون هنری صنعتی فراموششده جهان باستان انجام پذیرفته است. در جهان باستان از این فن بهطور گسترده برای ساخت آثار هنری و تزیینی استفاده میشده است. صنعتگران هنرمند باستانی با استفاده از این فن بر روی مصنوعات هنری که از جنس فلزاتی همچون مس و نقره ساخته میشد، پوششی از جنس طلا ایجاد میکردند تا آنها جلوهای طلاگونه پیدا نمایند. این فن که حدود 2000 قبل توسط انسان کشف گردید حتی تا قرون متأخر مورداستفاده قرارگرفته میشد، این پژوهش که باهدف بازشناسی رموز این فن طراحیشده است بامطالعه آزمایشگاهی نمونههای تاریخی آغاز گردید و با ساخت نمونههای جدید که بر بستر دانش سنتی ملغمه ساخته شدند، ادامه یافت. در فرآیند این پژوهش، فن پوشش دهی طلا بر روی فلز پایه با روش ملغمه بازشناسی گردید و سپس ویژگیهای فنی آن همچون شناسایی مکانیزم تشکیل لایه طلا و چسبندگی آن بر فلز پایه، شناسایی مقاومت لایه طلا در شرایط محیط طبیعی و همچنین سنجش ضخامت لایه پوشش طلای تشکیلشده با این روش موردمطالعه و ارزیابی قرار گرفت. در پایان این پژوهش، این فن بهعنوان روشی باقابلیتهای کاربردی مناسب معرفی گردید و از آن در بازپیرایی تزیینات طلاکاری یکی از مهمترین بناهای مذهبی شیعیان مورداستفاده قرار گرفت
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_269_6ffab4c1b8636ad8303f5a83247f5a1f.pdf
2013-02-19
95
106
10.30480/vaa.2013.269
فلز کاری
ملغمه
پوشش فلزی
آلیاژ
حفاظت
ORIGINAL_ARTICLE
استعاره تصویری، تجلی خلاقیت در تبلیغات تجاری
با گسترش زندگی اجتماعی و بهتبع آن ارتباطات، بخشی از انتقال اطلاعات به تبلیغات اختصاصیافته است. همچنین با توجه به ارزش اقتصادی تبلیغات در عرصه تجارت، تبلیغات تجاری از ضروریات ارتباطات در عصر حاضر بشمار میرود. به دلیل آنکه این رویکرد از اطلاعات در سطح جامعه موردپذیرش قرار گیرد و همچنین تاثیرگزار واقع شود، وجود خلاقیت در تبلیغات تجاری ضروری مینماید. در این راستا با فرض تطبیق تعاریف مربوط به خلاقیت با حوزه نوآوری در تبلیغات تجاری ضروری مینماید در این راستا با فرض تطبیق تعاریف مربوط به خلاقیت با حوزه نوآوری در تبلیغات تجاری، علاوه بر شرح ترکیب کردن (کم یا زیاد کردن، جایگزینی) و نامتعارفی یا خارج شدن از قالبهای ذهنی بهعنوان شاخصههای خلاقیت، به بررسی استعاره تصویری بهعنوان شیوهای از نوآوری در عرصه تبلیغات تجاری پرداخته میشود. استعاره در حقیقت از فنون رایج خلاقیت هنر است که بهویژه در زبان و گفتار برای همگان شناختهشده است و در تبلیغات تجاری نیز استعاره تصویری بهصورت گسترده دیده میشود.در پژوهش حاضر گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای صورت گرفته و با شیوه توصیفی- تحلیلی و روش تطبیقی به بررسی و نبین این دیدگاه پرداختهشده که استعاره تصویری یکی از شیوههای منحصربهفرد خلاقیت در عرصه تبلیغات تجاری بهصورت بصری است
http://vaa.journal.art.ac.ir/article_270_0f61a0335aa8b5af0129a7642dce5ab6.pdf
2013-02-19
107
121
10.30480/vaa.2013.270
تبلیغات
تبلیغات تجاری
خلاقیت
نوآوری
استعاره