نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری، پژوهش هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران

2 استادیار، گروه فلسفه هنر، دانشکده علوم نظری و مطالعات عالی هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران

3 دانشیار، گروه نقاشی، دانشکده تجسمی، دانشگاه هنر، تهران، ایران

10.30480/vaa.2021.2974.1464

چکیده

مقاله حاضر پژوهشی کیفی است که هدف از آن مطالعة سیر تحول الگوهای بازنمایی شاهان قاجار می‌باشد. این نوشتار حرکت از چهره‌نگاری شمایل‌گونة شاه قاجار به سمت چهره‌هایی که فردیّت خاصی نمایش می‌دهند را به عنوان فرضیه مطرح می‌کند و تفاوت‌های میان این دوگانگی را مورد مطالعه قرار می‌دهد. از میان تصاویرِ چهار حکمران نخستین قاجار، تعداد 12 تصویر انتخاب شد به گونه‌ای که بتوانند معیاری برای چهره‌نگاری عصر خویش باشند. همچنین دو تصویر از ناپلئون امپراتور فرانسه و یک تصویر از سلطان محمود عثمانی که هم‌عصر شاهان قاجار بودند به صورت هدفمند نمونه‌گیری شد تا با روش توصیفی- تحلیلی و استراتژی مقایسه، ابعادی از تحولات مدّ نظر را آشکار سازند. جمع‌آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه‌ای صورت گرفت و نتایج حاکی از آن است که در عصر فتحعلی‌شاه طرح‌ریزی و پی‌افکنی تمثال شمایل‌گونة شاه با بهره‌گیری از نگاه سمبلیک به جایگاه قدرت و سنت‌های فرهنگی بازنمایی می‌شد. اما از دوره محمد شاه به بعد از اِعمال افراطی قیود شمایل‌گونه پرهیز شد. سرانجام شبیه‌سازی را باید صفتِ شاخص الگوهای بازنمایی نیمه دوم عصر ناصری دانست که در آن هنرمند در تلاش برای به چنگ آوردن شباهت، علاوه بر نگاه دقیقِ خود به سوژه از قدرت عکاسی هم استفاده کرده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

From Iconography to Portraiture; Transformation of Portrait Representation Patterns of Qajar Kings

نویسندگان [English]

  • Abdol naser Khayat 1
  • Amir Maziar 2
  • Seyed Hasan Soltani 3

1 Ph. D. Candidate, Art Studies, Faculty of theories and art studies, Art University, Tehran, Iran.

2 Assistant professor, Philosophy of Art, Faculty of theories and art studies, Art University, Tehran, Iran.

3 Associate Professor, Painting, Faculty of visual arts, Art university, Tehran, Iran.

چکیده [English]

In examining the portraits of Qajar kings, we see profound changes in their representation patterns. So it is assumed that we are witnessing a transformation from icons to portraits. This article tries to examine the source of the differences between these two concepts from the perspective of using traditional patterns in contrast to using new patterns. For this purpose, images from Fath Ali Shah Qajar to Muzaffar al-Din Shah will be described, analyzed, and also compared with similar images in two other courts in the same era. The results show that in the era of Fath Ali Shah, according to a planned cultural policy, the image of "Shah Qajar" was represented by using a symbolic view of the position of power and relying on historical texts, beliefs, and cultural traditions. For three consecutive generations, the Qajar tribe engaged in internal power struggles with other rivals until it finally won the throne. But in the war with Russia, the Qajar military organization, which had a non-modern structure, was confronted with the relatively modern army of Tsarist Russia. Among the tribal communities, courage and fighting spirit were praised, and in this case, the role of the king-father as the highest official of these communities was very important. Considering the civil wars and the war with Russia, the emphasis on the display of royal weapons in a significant number of icons can be considered as the emergence of the aesthetics of war in works of art. During the reign of Mohammad Shah, the extreme use of symbolic markings was avoided. Facial features became closer to the subject's physical characteristics. Reducing the use of jewelry and the tendency to display Western features, including in clothing, are among the other tendencies seen in Mohammad Shah's portraits. The portraits of the fourth Qajar king have considerable variety; this diversity covers the period from adolescence to the last years of Nasser al-Din Shah's life, and in addition to the popular media of previous periods, it also includes lithographs and photography. Finally, likeness should be considered as a distinctive feature of representation patterns in the second half of the Naser al-din shah era. In addition to looking closely at the subject, the court artist has used photographic power in an attempt to capture the likeness. In the period of Muzaffar al-Din Shah, we see the complete rupture of the patterns of royal representation from all that the tradition of court painting had already determined in this field. For example, in one of the portraits of Muzaffar al-Din Shah, the use of any royal symbolism or the display of the smallest static symbols has been avoided. The court artist has recorded a passing moment of the walk of Muzaffar al-Din Shah and the Prime Minister. The result of this representation is in complete contrast with the iconic figures of the era of Fath Ali Shah. The king is depicted in his old age in the most ordinary way possible, regardless of any formal ceremony or royal luxuries and belongings.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Qajar court art
  • representation pattern
  • royal icon
  • portraiture
  • likeness
  • اثنی عشری، نفیسه، آشوری، محمد تقی(1396)، «بهره‌گیری فتحعلی شاه از زبان تصویر در قدرت‌نمایی»، نامة هنرهای تجسمی و کاربردی، (شماره 20)، 58-47.
  • اختیار، مریم(1381)، از کارگاه و بازار تا دانشگاه، در نقاشی و نقاشان دوره قاجاریه، ویلم فلور و دیگران، ترجمه یعقوب آژند، تهران: ایل شاهسون بختیاری.
  • افشار، ایرج(1370)، گنجینه عکس های ایران، تهران: ایران زمین.
  • امانت، عباس(1383)، قبله عالم: ناصرالدین شاه قاجار و پادشاهی ایران، ترجمه حسن کامشاد، تهران: کارنامه.
  • بلاندیه، ژرژ(1385)، سیاست بر صحنه، پاره‌های انسان شناسی، ترجمه ناصر فکوهی، تهران: نشر نی.
  • بوتول، گاستون(1387)، جامعه شناسی جنگ، چاپ هفتم، ترجمه هوشنگ فر خجسته، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
  • بوذری، علی(1396)، «تحلیل گفتمان نگاره های نسخ خطی هزارویک شب»، رساله دکتری پژوهش هنر، دانشگاه هنر اصفهان.
  • پاکباز، روئین (1381)، دایره المعارف هنر، چاپ سوم، تهران: فرهنگ معاصر.
  • پنجه باشی، الهه(1392)، «مطالعه تطبیقی پیکرنگاری درباری دوره متقدم و متاخر قاجار»، دکتری پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا، دانشکده هنر.
  • دل‌زنده، سیامک(1396)، تحولات تصویری هنر ایران؛ بررسی انتقادی، تهران: چاپ و نشر نظر.
  • ذکاء، یحیی (1382)، زندگی و آثار استاد صنیع الملک، ویرایش و تدوین: سیروس پرهام، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
  • راکسبرگ، دیوید جی(1388)، پژوهش درباره نقاشی و هنرهای کتاب آرایی ایرانی، در نگارگری ایرانی اسلامی. ترجمه صالح طباطبایی، تهران:فرهنگستان هنر.
  • ریشار، یان(1369)، ایران و اقتباس های فرهنگی شرق از مغرب زمین، ترجمه ابوالحسن سرو قدم مقدم، مشهد: آستان قدس رضوی.
  • سایکس، سرپرسی(1362)، تاریخ ایران، ج2، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی تهران: انتشارات علمی.
  • سوچک، پریسیلا(1388)، نظریه و کاربست چهره‌نگاری در سنت ایرانی، در نگارگری ایرانی اسلامی. ترجمه صالح طباطبایی، تهران:فرهنگستان هنر.
  • سیوری، راجر. ام. (1382)، تحقیقاتی در تاریخ ایران عصر صفوی (مجموعه مقالات)، ترجمه عباسقلی غفاری فرد، محمد باقر آرام، تهران: امیرکبیر.
  • شمیسا، سیروس(1388)، سبک شناسی شعر، چاپ چهارم، تهران: میترا.
  • علیمحمدی اردکانی، جواد(1390)، «تحلیل بازنمایی واقعیت و صور خیالی در نقاشی قاجار تا سال 1264 هجری قمری»، دکتری پژوهش هنر، دانشگاه شاهد، دانشکده هنر.
  • ماسه، هنری(1350)، فردوسی و حماسه ملی، ترجمه مهدی روشن ضمیر، تبریز: کمیته استادان دانشگاه تبریز.
  • محجوبی اردکانی، حسین(1370)، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، ج1، تهران: دانشگاه تهران.
  • مستوفی، عبداله(1382)، شرح زندگانی من: تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه،ج 1، نشر زوار.
  • موریه، جیمزجاستی یین(1385)، سفرنامه جیمز موریه، 2جلدی، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران: توس.
  • میرزایی مهر، علی اصغر(1398)، «باستان گرایی در هنر قاجار»، رساله دکتری پژوهش هنر، دانشگاه هنر، پردیس بین المللی فارابی.
  • نفیسی، سعید(1384)، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران: اهورا.
  • ورنویت، استفان(1383)، گرایش به غرب: در هنر قاجار، عثمانی و هند، ترجمه پیام بهتاش، تهران: کارنگ.
  • همبلی، گاوین(1393)، تاریخ ایران؛ دوره افشار زند و قاجار؛ تاریخ کمبریج به سرپرستی پیتر آوری، ترجمه مرتضی ثاقب فر، چاپ سوم، تهران: جامی.
  • یارشاطر، احسان(1395)، حکمت تمدنی؛ گزیده آثار استاد احسان یار شاطر، به کوشش محمد توکلی طرقی ، تورنتو: ایران‌نامگ.