نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشکده سینما و تئاتر، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران
چکیده
بر اساس سنتگرایی، تاریخ هنر عاجز از دستیابی به حقیقت هنر است؛ چون دیدگاه سنتگرا اساساً تاریخ و حقیقت را در ستیز با یکدیگر میبیند. این در حالی است که شناخت غیر تاریخمند بهسوی رازورزی و کلیگویی سوق پیدا میکند. بااینحال سنتگرایی از جنبههایی با زیباییشناسی غربی در نقد نگرش تاریخی شریک است، چون بهمانند زیباییشناسی براین گمان است که خصلت دستنیافتنی در اثر هنری نهفته است که شناخت تاریخی را کاری با آن نیست. ولی اختلاف اصلی آنجاست که دغدغهٔ اصلی سنتگرایی آن است که با طرد دقت و درستی تاریخ زمانمند به روایتی افسانهای از دوگانهٔ هنر شرقی و هنر غربی بپردازد که در این دوگانه، اولی واجد ارزشهای راستین است و دومی فاقد آن. چنین نگرشی که همهٔ پاسخها را در آستین دارد، طبعاً با نفس پژوهش آکادمیک که در کار پرسش آفرینی و تولید اندیشه است، در تضاد است. افزون بر آن، دست بر قضا در دوران مدرن این حوزهٔ تاریخ هنر است که نگاهبان سنتهای هنری است. با در نظر داشتن این رهیافت کلی، در این مقاله به بازتاب و بررسی موردی برخی از آرای سنتگرایان و نقد آن با اتکا به اندیشههای برنارد ویلیامز و ای.اچ.گامبریج پرداختهشده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Art history in traditionalist view
نویسنده [English]
- Kamran Sepahran