نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد هنر اسلامی، دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز، تبریز، ایران

چکیده

پیکره در آثار هنری از جایگاه ویژه‌­ای برخوردار است. امروزه روایت­شناسی به‌عنوان یک بحث میان­‌رشته­ای کارکرد خود را در حوزه­‌های مختلف بسط داده است. آنچه قابل‌تأمل می­‌نماید، نقش فیگور در روایت‌­های متنی و نگارگری و ارتباط آن­ها با یکدیگر است. استفاده از نماد نیز روشی است که نگارگران ایرانی در راه رسیدن به آن معنای والا از آن بهره برده­‌اند. بسیاری از یافته­‌های انسانی، به‌صورت شهودی، درک می‌­شوند، این یافته‌­ها، ورای صورت ظاهری به‌دست‌ آمده‌­اند. بنابراین، فیگور به بیانی برتر از ماده نیاز دارد. پژوهش پیرامون این بحث و مباحث فرعی به همراه تحلیل و توصیف تعدادی از آثار نگارگری ایرانی، از جنبه فیگورهایی که بحث روایت در آن لحاظ شده و استفاده از منابع کتابخانه‌­ای، ضرورتی را برای درک مسئله روایت در نقاشی­‌های فیگوراتیو ایرانی ایجاب می­‌کند. در پژوهش حاضر، لزوم توجه به بیان­‌های مختلف در بازگویی روایات و تأکید بر نقش فیگور به‌عنوان یک عنصر مهم بیانی مورد توجه قرار گرفته است. هنرمندان نگارگری که راوی روایات بوده‌­اند، با برخوردی آگاهانه چه در به‌کارگیری سلایق شخصی و علائم بیانی خاص خود و چه نحوۀ بازنمایی آن، در انطباق با روایات، آثار دقیق­‌تر و سنجیده‌­تری ارائه کرده­‌اند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The role of Figure in the narrative of the works of painting (Case study of 6 pictures from Tahmasebi Shahnameh)

نویسندگان [English]

  • sharyar skorpour 1
  • Fariba Azhari 2

1 Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran

2 MA student in Islamic Art, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran

چکیده [English]

Figurative figures are often present in the artwork of human beings and can be said to have a pronounced role. In the realm of art, this is the self-image of the artist and his current situation, and it determines how the narrative of a figurative work is made of primitive human beings, in which the caveman of the Paleolithic age painted in the caves, to the disposable works of jugs, or On the plaques, the walls of the palaces and ... or the drawings used to illustrate the old books. Many of the human findings are perceived as intuitive, these findings are obtained beyond apparent appearance. So the figurine requires a superior statement of matter. For this reason, a lot of stories are used to express symbolic and symbolic expressions. It can be said that because the thought of the twin is a rumor, and since the artist's words appear in his work, then the thoughts of the artist are also in his work. The use of the symbol is a method used by Iranian painters to achieve that high meaning. It seems that the type of expression is related to the school of science, and each school will narrate the story in a different way, which forms certain definitions and expressions in the mind of the viewer, and in that work, seeing the form of these figures and the relationships between them, the same excitement and the identification of the subject matter that people have already felt, that is, the expression of the same narrative, but in the other expressions of the figures. According to Hegel, art represents the "spirit of the times", and the artist, without knowing himself, creates works that originate from the thoughts and issues of his day. Therefore, the work of art is in a historical position at the same time, which reflects the historical status of the same period. Whether it is figurative in the discussion of painting works; the particle discussion in the macro is also important. This means that the artist, in addition to addressing the original figure, also cares about every single detail, because it believes that the abstract details are of a single integer and that one part is important to the whole. For example, in the painting of Hushang's statue in the form of the Sadeh, the artist, in addition to addressing the whole body of the Shah, addresses the smallest designs on the figurine and its delicacies. Because it believes that the particle is the same, and each of these elements creates the exterior of the king in the image. This important result was that every school would narrate the story in another way, since the conditions prevailing at that time are different, and perhaps the painter is another person, so the entities are also changed in terms of various themes. These changes will vary in appearance, in the governing elationships between the entities, in giving meaning and concept related to the theme of the work, etc.

کلیدواژه‌ها [English]

  • figurative
  • narrative
  • painting
  • Tahmasebi Shahnameh
 ا.ت.آدامووا- ل.ت.گیوزالیان. (1383). نگاره­های ایرانی گنجینه ارمیتاژ سده پانزدهم تا نوزدهم میلادی. ترجمه زهره فیضی. تهران: فرهنگستان هنر.
ا.م.کورکیان، ر.پ.سیکر. (1377). باغ­های خیال هفت قرن مینیاتور ایران. ترجمه پرویز مرزبان. تهران: تندیس نقره­ای.
 احمدی علی‌آبادی، کاوه. (1388). پیدایش و تحول رفتارها و آفریدههای فرهنگی و هنری.تهران: نگاه.
ازهری، فریبا. (1396). «روایت شناسی در نقاشی معاصر»، (پایان‌نامه کارشناسی نقاشی)، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده ادبیات.
 انصاری­بارزی، عبدالکریم. (1390). روایتشناسیتصاویرشاهنامه‌بایسنغری، (ارشد تصویرسازی)، دانشگاه هنر، دانشکده هنرهای تجسمی.
 آهار، عبدالله. (۱۳۹۶)، روزنامه عصر مردم. (شماره ۶۱۲۱)، ۸.
 پاکباز، رویین. (1390). دائره‌المعارف هنر. تهران: فرهنگ معاصر.
 حسنوند، محمدکاظم، و همکاران. (1385). «مطالعه نمادها و نشانه­های مشترک تصویری و ادبی در نگارگری سنتی ایران (بررسی موردی دو نگاره عاشقانه)». هنرهای زیبا. (شماره 27)، ۱۰۸.
 حسین­نژاد، زهرا، و پریساقاسمی. (1393)، «مکانیسم بازنمایی تصویر کودک در ساختار روایتی تصویرسازی کتاب دیگر درخانه پسرک هفت صندلی بود«. هنر (دانشگاه علم و فرهنگ). (شماره 2)، ۱۲.
 رستمی، محسن. (1394). «جستاری بر شاهنامه­خوانی، نقالی و قصه­پردازی در ایران». تاریخ نو. (شماره 12)، ۷-۶-۲.
 رهنورد، زهرا. (1388). «هنر انقلاب اسلامی» خیال شرقی. تهران، موسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری.
 سراوانی، فهمینه. (1394). «سیر تحول نماد تاج و صحنه­های جلوس شاهانه در نقاشی ایرانی». دومین کنفرانس بین­المللی در علوم و تکنولوژی، ترکیه- استانبول: ۲۰.
 شاطری، میترا، و پروانه احمد طجری. (۱۳۹۶). «مطالعه تأثیرپذیری نگاره­های شاهنامه طهماسبی از تغییر مذهب در دوره صفوی». فصلنامه علمی-پژوهشی نگره، (شماره ۴۲)، ۵۱-۴۹.
 شعبانی، رضا، و فریبا رومی. (1388). «تحلیل نماد و اسطوره در تاریخ». مسکویه. (شماره 11)، 160-141.
 علامی، ذوالفقار، و آرزو حیدری. (1396). «بررسی گفتمان روایی در شاهنامه فردوسی». پژوهش­نامه ادب حماسی. (شماره 23)، 135-115.
 علیمحمدی­اردکانی، جواد، و مرجان ادراکی. (1395). «مطالعه صورت‌بندی مؤلفه‌های آثار نقاشی زنان در ایران در دهه‌های 1370 و 1380». جامعه‌شناسی هنر و ادبیات. (شماره 1)، 28-1.
 فدوی، سید محمد. (1386). تصویرسازی در عصر صفوی و قاجار. تهران: دانشگاه تهران.
 کامرانی، بهنام، و رضوان بوستانی. (1390). «مطالعه بازنمایی ابژه‌های نسلی زندگی روزمره در نقاشی دهه 80 در ایران». جامعه‌شناسیهنروادبیات. (شماره 2)، 183-155.
 کریم­اف، کریم. (1385). سلطان محمد و مکتب او (مکتب تبریز). تبریز: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
 کریمی، شهرزاد. (1395). «نقد علمی نگاره جشن سده در شاهنامه شاه‌طهماسب». روایت تاریخ. (شماره 1)، ۱۱.
 گودرزی، مرتضی. (1391). تاریخ نقاشی ایران از آغاز تا عصر حاضر. تهران: سمت.
 مدبری، محمد، و همکاران. (1387)، «از تاریخ روایی تا روایت داستانی». گوهر گویا. (شماره 6)، ۲۰.
 مرتاض­هجری، محمدتقی. (1389). تأملات هنری. رشت: فرهنگ ایلیا.
 نبوی، سید عباس. (1378). چیستی هنر. تهران: مرکز پژوهش‌های اسلامی نهاد قطران.
 نوغانی، محسن، و اعظم عباچی. (1396). «روایت در جایگاه تحقیق و تحقیق در جایگاه روایت: نکات اشتراک و افتراق». روش­شناسی علوم انسانی. (شماره 90)، ۱۴۲.
 نیل قاز، نسیم. (1390). «نقاشی رئالیستی معاصر در ایران و شرایط اجتماعی ظهور آن (1376-1388)». جامعه‌شناسی هنر و ادبیات. (شماره 1)، 71-37.
 هادی، سهراب. (1386). نگرشی نو بر هنر معاصر. تهران: تندیس.
 هال، جیمز. (1380). فرهنگ نگارهای نمادها در هنر شرق و غرب. ترجمه رقیه بهزادی.تهران: فرهنگ معاصر.
 ی.آ.پولیاکووا؛ ز.ای.رحیمووا. (1381). نقاشی و ادبیات ایرانی. ترجمه و تحقیق زهره فیضی. تهران: روزنه.
 یعقوبی، رویا. (1391). «روایت شناسی و تفاوت میان داستان و گفتمان». پژوهش‌نامه فرهنگ و ادب. (شماره 13)، ۲۹۵- ۲۹۰.