نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
مطالعات تطبیقی هنر بهعنوان یکگونه مطالعاتی، مورد اقبال بسیاری از دانشجویان و محققان رشتههای مختلف هنری قرارگرفته و سهم زیادی از مطالعات پژوهش هنر را در قالب مقاله، پایاننامه و کتاب به خود اختصاص داده است. همین مهم نیز تحقیق و پژوهش در باب چیستی و چگونگی شناختشناسی، ضرورت و پیشینه دانشهای تطبیقی و بهخصوص دانش تطبیقی در حوزه هنر را ایجاب میکند. این در حالی است که کیفیت و سابقه کاربست این شیوه تحقیقاتی در میدان هنرها، نیاز به پژوهشهای دامنهدار و گسترده دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن کمک به پر نمودن خلأ مطالعاتی موجود، اینگونه مطالعاتی را در مقام یکی از اشکال متنوع خوانش و بررسی آثار هنری و بهطور نظاممند معرفی مینماید و دلایل لزوم پژوهشهای تطبیقی در عرصه هنرها را تشریح کند. در این مقاله ابتدا «شناختشناسی تطبیقی» بهعنوان مفهومی در مقابل «شناختشناسی کلاسیک» علوم انسانی توضیح داده میشود؛ سپس زمینههای اجتماعی و تمدنی ظهور دانشهای تطبیقی با توجه ویژه به تحولات «جهانیشدن» موردبررسی قرار میگیرد؛ در پایان با اشاره به آسیبها و مشکلاتی که پدیده جهانیشدن برای زندگی اجتماعی و همینطور فردی به بار آورده است، مطالعه تطبیقی بهعنوان راهکاری در به دست آوردن شناخت هرچه بیشتر و کاملتر از هویتهای فرهنگی و هنری جوامع مطرح میگردد
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Paradigm of Global Art: Sociological Analysis of the Four Analytic Models of the Global Art
کلیدواژهها [English]
- Global art
- Universal art
- International art
- Sociology of art