مقاله پژوهشی
اسما سبزکار؛ اسماعیل بنی اردلان؛ جلال الدین سلطان کاشفی
چکیده
بدن بهعنوان آنچه همواره با من است و خودِ من، از مهمترین بحثهای تاریخ فلسفه بوده و نگاههای متعددی را برتابیده است. موریس مرلو- پونتی فرانسوی که از فلاسفه معاصر پدیدارشناس و اصالت وجودی (اگزیستانسیال) است، نیز از قاعده کلی مستثنی نبوده و شاید حتی بیش ازهر فیلسوف دیگری به بحث بدن پرداخته و آن را موردتوجه خاصی قرار داده است. بدنی ...
بیشتر
بدن بهعنوان آنچه همواره با من است و خودِ من، از مهمترین بحثهای تاریخ فلسفه بوده و نگاههای متعددی را برتابیده است. موریس مرلو- پونتی فرانسوی که از فلاسفه معاصر پدیدارشناس و اصالت وجودی (اگزیستانسیال) است، نیز از قاعده کلی مستثنی نبوده و شاید حتی بیش ازهر فیلسوف دیگری به بحث بدن پرداخته و آن را موردتوجه خاصی قرار داده است. بدنی که او شرح میدهد، کاملاً متفاوت از تفاسیر گذشته بدن است و لذا از آن بهعنوان تَن یاد میشود. ازآنجاکه این فیلسوف و چشماندازش به جهان آنگونه که میبایست در ایران شناختهشده نیست، در این مقاله کوشش میگردد تا با روشی تحلیلی – تفسیری و نگاهی به چشمانداز گذشته بدن، همچنین بررسی آرای مرلو – پونتی از آن و تأثیر و تأثرات میان آرای مرلو- پونتی و عقاید گذشتگان طرحی را که وی از تن آدمی میریزد، روشن گرداند. درنتیجه نشان داده خواهد شد آنچه به نظریه تن معروف است و آنچه مرلو- پونتی آن میخواند، تنی آگاه است که خلق (body schema) تن را شکلواره و خوانش آثار هنری بر بستر آن روی میدهد.
مقاله پژوهشی
سید مانی عمادی
چکیده
این مقاله بهقصد دریافت و تشریح جهاننگری گروههای سهیم در خلق چند نگاره پهلوانی، به بررسی ساختاری نگارههایی از ایران، هند، بخارا و عثمانی میپردازد. منظور از جهاننگری، آگاهی آرمانی گروهی از مردمان جامعه دانسته شده که بهواسطهٔ آن، گروه در یکی از رستههای مشخص ِ اجتماعی قرار میگیرد. نوشتار، جهاننگری پنهان در نگارهها ...
بیشتر
این مقاله بهقصد دریافت و تشریح جهاننگری گروههای سهیم در خلق چند نگاره پهلوانی، به بررسی ساختاری نگارههایی از ایران، هند، بخارا و عثمانی میپردازد. منظور از جهاننگری، آگاهی آرمانی گروهی از مردمان جامعه دانسته شده که بهواسطهٔ آن، گروه در یکی از رستههای مشخص ِ اجتماعی قرار میگیرد. نوشتار، جهاننگری پنهان در نگارهها را به همراه متنی از فتوّتنامهٔ سلطانی و حکایت گلستان (بهعنوان مأخذ مصورسازی نگارهها)، بخشی از آگاهی جمعی فتوّتیهٔ درباری معرفی میکند و مدعی است که نگاره از منظر طبقاتی و با رویکرد ساخت گرایانه به یکی از ساختارهای بصری پرتکرار در نگارگری ایرانی، میتواند پاسخگوی علت اقتباسهای پیدرپی از این نقاشیها نیز باشد. درواقع، این آثار تقلید از موضوع و ساختارهاییاند که همخوان با جهاننگری منسجم ِ یک نگاره پهلوانی (ساختار بصری) با جهاننگری فتوتیهٔ درباری (ساختار اجتماعی) است. این نقاشیها هیچکدام بهیکباره و مجزا از دیگر عرصههای جامعه به وجود نیامده و در سیر اقتباسهای مکرر، به همراه دیگر آفرینشهای فرهنگی، بارها و بارها آفریده و بازآفریده شدهاند و درواقع، سازندگان آگاهی جمعی فتوتیهٔ درباری به شمار میآیند و نه صرفاً بازتابدهندهٔ آن
مقاله پژوهشی
یعقوب اژند
چکیده
مهمترین فرضیهای که نگارنده را وادار به نگارش مقالهٔ حاضر کرد، این بود که میرزا محمدهادی، نقاش و مذهب سده دوازدهم هجری، برخلاف تصور برخی از هنرپژوهان که او را دو تن فرض کردهاند یکتن بیشتر نبوده و تنها در مقایسه با همسالانش اندکی بیشتر عمر یافته و بیش از نود سال زیسته است. نگارنده با این فرضیه و اثبات آن، از سه اشاره منابع مکتوب ...
بیشتر
مهمترین فرضیهای که نگارنده را وادار به نگارش مقالهٔ حاضر کرد، این بود که میرزا محمدهادی، نقاش و مذهب سده دوازدهم هجری، برخلاف تصور برخی از هنرپژوهان که او را دو تن فرض کردهاند یکتن بیشتر نبوده و تنها در مقایسه با همسالانش اندکی بیشتر عمر یافته و بیش از نود سال زیسته است. نگارنده با این فرضیه و اثبات آن، از سه اشاره منابع مکتوب و تصویری بهره گرفته است تا سه دوره از زندگی او یعنی دوران جوانی، میانسالی و کهنسالی را روشن و شفاف سازد. بر این محور بود که دوران جوانی و یا دورهٔ شاگردی او نزد علیاشرف در سالهای دهه پنجاه سدهٔ دوازدهم هجری از لابهلای رقمهای متعدد وی بررسی شد و میزان فعالیت وی در زمان استادش علیاشرف و همکاریاش با وی در فراهم کردن مرقع میرزا مهدی خان استرآبادی موردبررسی قرار گرفت. دوره میانسالی او هم با اشارهٔ رستم الحکما در کتابش که او را از هنرمندان دربار کریمخان زند مینامند تفحص شد و حدود همکاری او در پدید آوردن مرقع E.14 سنپترزبورگ با همکاری نقاشان همدورهاش محمدصادق و محمدباقر مشخص گردید و این نتیجه به دست آمد که محمدهادی از نقاشان نیمه دوم سده دوازدهم هجری است که دامنه فعالیتش تا سالهای نخستین دوره قاجار کشیده شد و بهقدری در هنر و صناعت خود شهرت داشت و بهاندازهای پایبند اخلاقیات شغل و پیشه خود بود که در بین مردم بهنوعی اشتهار قداست دستیافته بود.
مقاله پژوهشی
صمد سامانیان؛ محمود میرعزیزی؛ ابوالفضل صادقپور فیروز آباد
چکیده
در دوره قاجار که یکی از مهمترین و پرفرازونشیبترین دوران حکومتی در ایران است، نقاشی روی کاشی دچار تحولات گستردهای شده است. بخشی از این تحولات که با ورود عکاسی به ایران آغاز میگردد، زمینهای برای تأثیرپذیری از این هنر نوظهور فراهم مینماید. کاخ گلستان بهعنوان مرکز حکومتی شاهان قاجار، جلوهگر عالیترین نوع هنرهای این دوره ...
بیشتر
در دوره قاجار که یکی از مهمترین و پرفرازونشیبترین دوران حکومتی در ایران است، نقاشی روی کاشی دچار تحولات گستردهای شده است. بخشی از این تحولات که با ورود عکاسی به ایران آغاز میگردد، زمینهای برای تأثیرپذیری از این هنر نوظهور فراهم مینماید. کاخ گلستان بهعنوان مرکز حکومتی شاهان قاجار، جلوهگر عالیترین نوع هنرهای این دوره بوده است. هنرمندان سعی میکردند زیباترین هنرها را در این مکان به منصۀ ظهور برسانند و نمونه عالی این هنرها، هنر کاشیکاری و بهخصوص نقاشی روی کاشیهای برجسته است که در تالار اصلی این کاخ قابلمشاهده است. هدف این مقاله یافتن تأثیر هنر عکاسی، بر نقاشی روی کاشیهای نقش برجسته تالار اصلی کاخ گلستان است. در این پژوهش نمونههایی از تصاویر عکاسی شده در دوره قاجار و کاربرد این تصاویر بهعنوان الگوی طراحی برای هنرمند کاشیکار بهصورت مقایسهای موردبررسی قرار میگیرد. با بررسی تأثیر عکاسی بر کاشیهای سرسرای تالار اصلی کاخ گلستان چنین برداشت میشود که بیشترین تأثیرپذیری از عکسهایی با موضوع بناهای تاریخی، مناظر طبیعی و شخصیتهای قاجاری است. همچنین تأثیر عکاسی بهعنوان ابزار تبلیغی جدیدی در اختیار دربار قرارگرفته، باعث نفوذ بیشتر شاهان در بین طبقات جامعه گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری منابع بهصورت میدانی و کتابخانهای است.
مقاله پژوهشی
مرجان زارع هرفته؛ علی شیخ مهدی؛ رضا افهمی
چکیده
گرافیتی بهحسب ظاهر نوعی نشانهگذاری هدفمند به دست انسان بر سطوح مختلف محیط شهری به شمار میآید و ازجمله مهمترین اهداف آن ارتباط و پیامرسانی است. نخبهگرایان هنرهای تجسمی غالباً از گرافیتی بهعنوان پدیدهای خرابکارانه (وندالیسم) یاد میکنند، درحالیکه بررسیهای چند دهه اخیر بهوسیله پژوهشگران مطالعات فرهنگی، نشان داده ...
بیشتر
گرافیتی بهحسب ظاهر نوعی نشانهگذاری هدفمند به دست انسان بر سطوح مختلف محیط شهری به شمار میآید و ازجمله مهمترین اهداف آن ارتباط و پیامرسانی است. نخبهگرایان هنرهای تجسمی غالباً از گرافیتی بهعنوان پدیدهای خرابکارانه (وندالیسم) یاد میکنند، درحالیکه بررسیهای چند دهه اخیر بهوسیله پژوهشگران مطالعات فرهنگی، نشان داده است که اقلیتهای اجتماعی به دلیل دسترسی نداشتن به رسانههای رسمی بهمنظور پیامرسانی و اعلام هویتهای انسانشناختی و فرهنگیشان از ابزارهای گوناگون و ویژه گرافیتی که به سهولت در اختیارشان است استفاده میکنند. امروزه آثار گرافیتی صرفاً دیوارنوشتههایی شتابان با محتوای سیاسی و انقلابی نیستند. بلکه خردهفرهنگهایی هستند که مشخصاً جوانان از آن بهمنظور تبیین ویژگیهای سبک زندگیشان استفاده میکنند. این پژوهش در پی آن است که با توجه به ویژگی پیامرسانی گرافیتی و بهرهگیری از نظریات مطرحشده در حوزه مطالعات فرهنگی، به ارتباط مخاطب و قدرت در آثار گرافیتی از منظر رسانهای بپردازد. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق کتابخانهای و بهصورت مشاهده آثار بوده و تجزیهوتحلیل دادهها نیز بهصورت توصیفی و تحلیلی انجامشده است. نتایج حاصل از پژوهش روشن میسازد که گرافیتی درواقع رسانهای غیررسمی است و در مقابل گفتمان غالب معنا مییابد و به ابزار بیانی خردهفرهنگهای اجتماعی بدل میشود و بر جدا ساختن مرزهای زیباشناختی تأکید میکند. ازاینرو گرافیتی با بیشترین تنوع گفتمانی همراه است
مقاله پژوهشی
فیروز مهجور؛ زهرا علی نژاد اسبوئی
چکیده
در این مقاله، به بررسی نمونهای از پارچههای موزه ایران (موزه مقدم دانشگاه تهران)، با روشهای آزمایشگاهی و تطبیقی پرداختهشده است. هدف اصلی این پژوهش عبارت است از مطالعه، بررسی و شناخت نقشمایهها، تکنیک بافت و شناسایی نوع رنگینههای به کاررفته در الیاف پارچهها، با استفاده از روشهای آزمایشگاهی (طیفسنجی انعکاسی مادونقرمز ...
بیشتر
در این مقاله، به بررسی نمونهای از پارچههای موزه ایران (موزه مقدم دانشگاه تهران)، با روشهای آزمایشگاهی و تطبیقی پرداختهشده است. هدف اصلی این پژوهش عبارت است از مطالعه، بررسی و شناخت نقشمایهها، تکنیک بافت و شناسایی نوع رنگینههای به کاررفته در الیاف پارچهها، با استفاده از روشهای آزمایشگاهی (طیفسنجی انعکاسی مادونقرمز FTIR) بهعلاوه، مطالعات تطبیقی بر روی نمونههای مشابه بهمنظور تعیین قدمت احتمالی اثر نیز صورت گرفته است. مطالعات حاکی از آناند که بافت این پارچه بهصورت مرکب دوروست و الیاف آن از ابریشم بدون تاب است که احتمالاً برای استحکامبخشی آن آهار بهکاررفته است. همچنین نتایج حاصل از بررسیهای بهعملآمده بر روی تکنیک بافت و نیز تحلیل تطبیقی نقشمایهها که مشتمل است بر ابرهای چینی و گاوهایی که قرینه روبه روی هم قرارگرفتهاند، مشخص میسازد که میتوان اثر اشارهشده را منسوب به سدهٔ هشتم هجری قمری و دورهٔ ایلخانی برشمرد. این نتیجهگیری با توجه به فقدان پارچههای ایرانی منسوب به دوره ایلخانی که دارای هویتی قطعی باشند، اهمیت و ارزش مطالعه و بررسی دقیق پارچهٔ حاضر را مضاعف میسازد.
مقاله پژوهشی
طیبه صباغ پور آرانی
چکیده
هنرمندان در عرصه قالیبافی از خط نوشته بهعنوان عنصری تزئینی و ابزاری توانمند بهمنظور انتقال مفاهیم بهره گرفتهاند. در این مقالهها با بررسی خط نوشتههای قالیها در دو دوره مهم تاریخ قال بافی ایران – یعنی دوران صفوی و قاجار- کوشش میگردد تا ضمن پرداختن به فرمها و مضامین بهکاررفته در خط نوشتهها با رویکردی تطبیقی و مقایسهای ...
بیشتر
هنرمندان در عرصه قالیبافی از خط نوشته بهعنوان عنصری تزئینی و ابزاری توانمند بهمنظور انتقال مفاهیم بهره گرفتهاند. در این مقالهها با بررسی خط نوشتههای قالیها در دو دوره مهم تاریخ قال بافی ایران – یعنی دوران صفوی و قاجار- کوشش میگردد تا ضمن پرداختن به فرمها و مضامین بهکاررفته در خط نوشتهها با رویکردی تطبیقی و مقایسهای نیز به قالیهای دو دوره پرداخته شود. بدین منظور، تصاویر قالیهای نوشته دار متعلق به دورههای مذکور از منابع مختلف، به روش کتابخانهای و میدانی گردآوریشده است. پس از واخوانی خط نوشتهها در نمونههای بهدستآمده، خط نوشتهها به لحاظ کارکرد و محتوا در دو گروه کلی طبقهبندیشدهاند: گروه نخست، خط نوشتههای «شناسا» هستند که اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ قالی در خوددارند - همچون تاریخ بافت، نام بافنده یا سفارشدهنده اثر. این گروه از خط نوشتهها در دوره صفویه بسیار کم بهکاررفتهاند و در دوره قاجار بهمراتب بیشتر. گروه دوم، آنهایی هستند که در قالب اشعار یا آیات مذهبی و عبارت توصیفی در حواشی و گاه متن قالیها بافتهشدهاند و دربردارندهٔ مضامین گوناگون ِ غنائی و عرفانی، توصیف طبیعت بهاری، توصیف فرش، توصیف نقوش تصویری و مدح حاکم و مانند اینهاست هستند