مقاله پژوهشی
چکیده
باورها و ارزشهای بشر در جهان معاصر بیش از گذشته در محاصره تصویر و تجربهٔ دیداری است. آنچه تاکنون در مباحث گوناگون فکری تحت عنوان دیدن موردبررسی قرارگرفته است با مفهوم آن در فرهنگ دیداری تفاوت محسوس دارد. فرهنگ دیداری زمینهای بینارشتهای از مطالعات فرهنگی است که در دهههای اخیر ظهور کرده است. از ویژگیهای آن میتوان به نگاه انتقادی ...
بیشتر
باورها و ارزشهای بشر در جهان معاصر بیش از گذشته در محاصره تصویر و تجربهٔ دیداری است. آنچه تاکنون در مباحث گوناگون فکری تحت عنوان دیدن موردبررسی قرارگرفته است با مفهوم آن در فرهنگ دیداری تفاوت محسوس دارد. فرهنگ دیداری زمینهای بینارشتهای از مطالعات فرهنگی است که در دهههای اخیر ظهور کرده است. از ویژگیهای آن میتوان به نگاه انتقادی به کارکرد تصاویر در محدودههای دیداری اشاره کرد. تجربه دیدن در فرهنگ دیداری، محدود به حس بینایی و تجربه ادراک حسی نیست. بلکه بهمثابه کنشی چندوجهی، همواره در تعادل و پیوند با سایر پدیدهها است. ازآنجاکه تصاویر به شکل محسوسی روش ادراک ما را از جهان تحت تأثیر قرار میدهند، لازم است تجربههای گوناگون دیداری مورد تفسیر و مقایسه صورت گیرد. این مقاله کوششی است برای تشریح ماهیت دیدن بهعنوان عامل مهم تولید معنا در فرهنگ دیداری که با تأمل در مفهوم تصویر و تحلیل موضوع تجربهٔ دیداری، به طرح دیدگاههای متأثر از فرهنگ دیداری میپردازد. همچنین گرایش به تصویر و فرآیند دیدن را در رابطه ناگسستنی از زمینهٔ دیداری موردبررسی قرار میدهد.
مقاله پژوهشی
چکیده
نقوش برجسته و کتیبههای هخامنشی حاوی مفاهیم سیاسی و دینی در جهت استحکام ایدئولوژی سلطنتی پادشاهان هستند. این پژوهش به روش توصیفی نقش برجسته و سنگنبشته آرامگاه داریوش را به کمک روش اسنادی موردبررسی قرار میدهد. در تحلیل کتیبهها و نقوش برجسته داریوش میتوان به ساختار مشروعیت وی در اداره شاهنشاهی و حکومت پی برد. نقوش برجسته ...
بیشتر
نقوش برجسته و کتیبههای هخامنشی حاوی مفاهیم سیاسی و دینی در جهت استحکام ایدئولوژی سلطنتی پادشاهان هستند. این پژوهش به روش توصیفی نقش برجسته و سنگنبشته آرامگاه داریوش را به کمک روش اسنادی موردبررسی قرار میدهد. در تحلیل کتیبهها و نقوش برجسته داریوش میتوان به ساختار مشروعیت وی در اداره شاهنشاهی و حکومت پی برد. نقوش برجسته آرامگاه داریوش حامل پیامهای اقتدار و پایداری همانند نقوش کاخهای وی هستند. شاه ادامه قدرت و الوهیت فرمانرواییاش را پس از مرگ نیز با نشانههای بهکاربرده در نقوش برجسته و سنگنبشته آرامگاهش به ثبت رسانده است. ایدئولوژی قدرت مشروعیت داریوش علاوه بر صفات اخلاقی، برتریهای فیزیکی چون جنگجو پارسی است تا شکل قهرمانی از خود بنا کند که مردم و سرزمین خویش را از دروغ و دشمن محافظت میکند و نیز اهمیت هویت ایرانی و تبار آریایی را در جهت کسب صلاحیت و حقانیت شاهی نشان میدهد. این ساختارها الگویی است که در مذهب و هویت ریشه دارد و داریوش بهمقتضای زمان و فضای سیاسی خود درآمیخت و در جهت کسب مشروعیت پادشاهی از آن در آثار هنری بهره برد.
مقاله پژوهشی
چکیده
موزه قرآن امام رضا (ع) بهعنوان یکی از موزههای جهان درزمینهٔ نسخههای خطی قرآنی، ازجمله موزههایی است که آثار مهم و باارزشی چون نسخههای خطی قرآن از سدههای اولیه اسلام تا دوران اخیر در آن نگهداری میشود. ویژگی برخی از این نسخهها به جهت دارا بودن جنبههای بصری و تزئینی بوده و همچنین از این نظر که جزء اولین قرآنهای مترجم هستند، ...
بیشتر
موزه قرآن امام رضا (ع) بهعنوان یکی از موزههای جهان درزمینهٔ نسخههای خطی قرآنی، ازجمله موزههایی است که آثار مهم و باارزشی چون نسخههای خطی قرآن از سدههای اولیه اسلام تا دوران اخیر در آن نگهداری میشود. ویژگی برخی از این نسخهها به جهت دارا بودن جنبههای بصری و تزئینی بوده و همچنین از این نظر که جزء اولین قرآنهای مترجم هستند، از ارزش هنری زیادی برخوردارند. همچنین قرآنهای مترجم خطی موجود در این موزه که به زبانهای مختلف ترجمهشدهاند، اهمیت بسیاری دارند و نیز بررسی انواع تزئینات بکار رفته در این قرآنها میتواند در بررسیهای پژوهشی نسخههای خطی قرآنی مترجم موضوعی بسیار مهم بشمار میآید. هدف این پژوهش یافتن ویژگیهای بصری، نوع خطوط، ترجمه نگارشی رسمالخط زبانهای رایج و بررسی تزئینات بهکاررفته در تزئین نسخههای خطی قرآنهای مترجم در قرون پنجم و ششم هجری/یازدهم و دوازدهم میلادی، موجود در موزه قرآن امام رضا (ع) است و نتیجه بررسی آنها میتواند زمینه مناسبی جهت معرفی این نسخههای قرآنی خطی منحصربهفرد به شمار آید.
روش این تحقیق بهصورت توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و میدانی است.
مقاله پژوهشی
چکیده
توسعه تجارب داخلی و بازرگانی خارجی، رشد نیروهای زایندۀ تولید و افزایش تولیدات کالایی، رواج شهرنشینی و استقرار صلح درازمدت در قرن یازدهم ه.ق. تغییرات عمدهای را در ساختار فرهنگی و هنری جامعۀ صفوی (اصفهان) به وجود آورد. هنرمندان این دوره گونهای مخالفت با سنتهای نقاشی و ارزشهای مستقر در جامعه را در آثارشان ارائه کردند. پیکرهای انسانی ...
بیشتر
توسعه تجارب داخلی و بازرگانی خارجی، رشد نیروهای زایندۀ تولید و افزایش تولیدات کالایی، رواج شهرنشینی و استقرار صلح درازمدت در قرن یازدهم ه.ق. تغییرات عمدهای را در ساختار فرهنگی و هنری جامعۀ صفوی (اصفهان) به وجود آورد. هنرمندان این دوره گونهای مخالفت با سنتهای نقاشی و ارزشهای مستقر در جامعه را در آثارشان ارائه کردند. پیکرهای انسانی آنان با پیروی خلاقیتهای شگرف کمالالدین بهزاد، از گروههای اجتماعی مختلف مردم الگو گرفتند. در این گروه از پیکرهها عناصر زیبایی شناسانه تازهای وارد شدند که پیش از آن وجود نداشتند. هنرمندان مکتب اصفهان باوجود تلاش گستردهای که در شناخت جنبههای گوناگون زندگی انسان از خود نشان دادند، نتوانستند از موانع موجود عبور کنند. نهاد سلطنتی و پیوند آن با عرصههای فرهنگی و دینی ریشهدار در سنت، به یکپارچهسازی و یکدستی فرهنگی میاندیشد و در باززایی مرتبط با فرهنگ اروپایی و هندی که از سنتهای تصویریاش داشت، سبب حیات مجدد نگرشهای تغییرناپذیر به انسان و محیط پیرامونش- البته در آرایشی دیگر – شد. بیان ویژگیها و نشانههای بارز تصویری و زیباییشناختی جامعهشناسانه پیکره انسان، مطالعه تحلیلی و تطبیقی از روند پیکرنگاری انسانی و اهمیت کاربریهای نشانهها و رمزهای زیباییشناسی و اجتماعی بکار رفته در دوره تاریخی مذکور، جزو اهدافی هستند که نگارنده در این گفتار دنبال کرده است. در این تحقیق بر اساس استدلال استقرایی، ابتدا اقدام به گردآوری دادههای ناشی از مشاهده آثار و مدارک موجود تصویری و مطالعات کتابخانهای در تمامی حوزههای نظری پیشگفته گردید. آنگاه تمامی اطلاعات بهدستآمده طبقهبندی شدند و به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتناند.
مقاله پژوهشی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی فرم و نقش بخورسوزهای فلزی دوره سلجوقی است تا از این رهگذر بتوان امکان احیای این اشیای فراموششده را در دورۀ معاصر فراهم نمود. دراینبین مطالعه بخورسوزهای موزه رضا عباسی بهعنوان یکی از مجموعههایی که تقریباً بیشترین و باکیفیتترین بخورسوزهای فلزی دورۀ سلجوقی را در بین موزههای داخلی دارا است، ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش بررسی فرم و نقش بخورسوزهای فلزی دوره سلجوقی است تا از این رهگذر بتوان امکان احیای این اشیای فراموششده را در دورۀ معاصر فراهم نمود. دراینبین مطالعه بخورسوزهای موزه رضا عباسی بهعنوان یکی از مجموعههایی که تقریباً بیشترین و باکیفیتترین بخورسوزهای فلزی دورۀ سلجوقی را در بین موزههای داخلی دارا است، ضروری به نظر میرسد. اطلاعات این پژوهش توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعات تطبیقی و استفاده از اطلاعات صاحبنظران بهدستآمده است. با بررسی نمونههای موجود میتوان گفت بخورسوزها در این پژوهش ازلحاظ فرم به چهار دسته گربهسان، پرندهسان، بخورسوزهای دستهدار و بخورسوز با کلاهک نیمه گنبدی تقسیم میشوند که دودسته اول در فرم بخورسوزها حضور چشمگیری دارند. نقوش بکار رفته بر روی بخورسوزها به شش گروه اصلی یعنی نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، انسانی، ترکیبی و عجیبالخلقه، خطوط و کتیبهها و شبه خطها و دو گروه غیر اصلی یعنی نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، انسانی، ترکیبی و عجیبالخلقه، خطوط و کتیبهها و شبه خطها و دو گروه غیر اصلی یعنی نقوش حاشیهای و پرکننده تقسیم میشوند که نقوش هندسی، انسانی، پرندگان و حیواناتی نظیر خرگوش و استفاده از خط که در تزئین سایر اشیای این دوره نیز دیده میشود، بخش عمدهای از نقوش بخورسوزها را به خود اختصاص دادهاند.
مقاله پژوهشی
چکیده
ظهور عکاسی دیجیتال در دهه 1990 و توان گسترده آن در خلاقیت تصویری، دستکاری، ترکیب و مونتاژ عکسها، منجر به بروز گسست عمدهای میان عکاسی فتوشیمیایی و تکنولوژی تصویرسازی الکترونیکی شد و تحولاتی در بازنمایی و نشانهشناسی عکس پدید آورد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تحولات نشانهشناسی در عکاسی دیجیتال، به مطالعه ماهیت عکس دیجیتال و رابطه ...
بیشتر
ظهور عکاسی دیجیتال در دهه 1990 و توان گسترده آن در خلاقیت تصویری، دستکاری، ترکیب و مونتاژ عکسها، منجر به بروز گسست عمدهای میان عکاسی فتوشیمیایی و تکنولوژی تصویرسازی الکترونیکی شد و تحولاتی در بازنمایی و نشانهشناسی عکس پدید آورد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تحولات نشانهشناسی در عکاسی دیجیتال، به مطالعه ماهیت عکس دیجیتال و رابطه میان این نوع عکس و واقعیت میپردازد. با این فرضیه که عکسهای دیجیتال سویۀ نمایهایشان را ازدستدادهاند. البته فقدان مرجع عکس، در دوره پیشادیجیتال نیز در مواردی نظیر تحریف، دستکاری و خود ارجاعی عکس قابلرؤیت است. پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانهای و نمونهها انجامشده است و پس از استخراج اطلاعات و تحلیل یافتهها، فرضیه موردسنجش قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد عکسهای دیجیتال که بهصورت جزئی یا کلی، حاضر آمادههای کامپیوتری هستند، فاقد رابطه نمایهای با موضوع خود بوده و مستقل از مرجع در جهان واقعی هستند و لذا نمیتوانند دعوی صدق داشته باشند. این مسئله منجر به بروز بحران در رابطه میان واقعیت و تصویر شده است. بدینسان این عکسها دیگر نشانههای نمایهای نیستند. بلکه شمایلهای خالص هستند که فقط به کیفیات بصری خور ارجاع دارند.
مقاله پژوهشی