مقاله پژوهشی
سودابه شایگان؛ محمد خدادادی مترجمزاده؛ فرهاد سلیمانی
چکیده
از نظر اسطورهپژوهان در حوزة ادبیات و هنر، شناختِ اسطورهایِ یک اثر، شناخت کانونی و مرکزی آن است و با رمزگشایی از این عنصر، مهمترین و اساسیترین بخش یک اثر رمزگشایی میشود. در این مسیر، اسطورهکاویِ ژیلبر دوران یک روشِ نقد کیفی است که در آن به یافتن شباهتهای میان مؤلفههای تکرار شده در آثار هنرمند و یک روایت یا شخصیت اسطورهای ...
بیشتر
از نظر اسطورهپژوهان در حوزة ادبیات و هنر، شناختِ اسطورهایِ یک اثر، شناخت کانونی و مرکزی آن است و با رمزگشایی از این عنصر، مهمترین و اساسیترین بخش یک اثر رمزگشایی میشود. در این مسیر، اسطورهکاویِ ژیلبر دوران یک روشِ نقد کیفی است که در آن به یافتن شباهتهای میان مؤلفههای تکرار شده در آثار هنرمند و یک روایت یا شخصیت اسطورهای پرداخته میشود. این روش نقد در واقع وجود کهنالگوهایی در ذهنِ بشر که به شکلِ ناخودآگاه به تخیل او شکل میدهند را به عنوان دلیل تکرار برخی مؤلفهها و درونمایهها در آثار هنرمند معرفی میکند. این روش نقد برای آثاری مناسبتر خواهد بود که تخیل هنرمند در آنها دخیل باشد و در این مقاله با هدفِ یافتنِ این صحنهها و موقعیتهای اسطورهایِ پنهان، گرگوری کرودسون عکاس صحنهپرداز معاصر آمریکایی که تصاویر را ابتدا در ذهن میسازد و سپس این تصاویر ذهنی را اجرا و عکاسی میکند، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که مؤلفههای تکرارشوندهای در عکسهای کرودسون وجود دارند که با ویژگیهای اسطورهی هِکاته شباهت دارند و با توجه به این اسطوره میتوان کلیت آثار او را تفسیر کرد. تفسیری که با تفاسیر مبتنی بر زندگی شخصی، سرگذشت، علایق و گفتههای خود عکاس متفاوت میباشد.
مقاله پژوهشی
مهدی صحراگرد
چکیده
از سدههای نخست هجری شمار بسیار کمی قرآن و نسخه خطی رقمدار به جا مانده است به همین علت، اطلاعات ما از هنرمندان و سبکهای رایج در هر یک از مناطق جهان اسلام بسیار محدود مانده و باعث شده فرضیات و ادعاهای کنونی گاه نادرست شود. یکی از نسخههای مشهور و رقمدار اوایل سدة پنجم هجری مصحف حاضنه است. این مصحف، قرآنی است که بر پایة یادداشتی ...
بیشتر
از سدههای نخست هجری شمار بسیار کمی قرآن و نسخه خطی رقمدار به جا مانده است به همین علت، اطلاعات ما از هنرمندان و سبکهای رایج در هر یک از مناطق جهان اسلام بسیار محدود مانده و باعث شده فرضیات و ادعاهای کنونی گاه نادرست شود. یکی از نسخههای مشهور و رقمدار اوایل سدة پنجم هجری مصحف حاضنه است. این مصحف، قرآنی است که بر پایة یادداشتی در آغاز نسخه، علی بن احمد وراق، در سال 410ق برای فاطمه حاضنه، دایه معز بن بادیس در قیروان تهیه کرده است. وقفنامة آغاز نسخه از وقف آن بر مسجد جامع قیروان حکایت میکند. از این نسخه بیش از 1300 برگ باقیمانده است. به نظر میرسد این نسخه در اصل حدود 3200 برگ داشته و شصتپاره بوده است. این نسخه به سبب اندازه بزرگ و به ویژه سبک خطش در بین مورخان خوشنویسی و نسخهشناسان شهرت یافته است. یادداشت یادشده هیچ شکی در تولید این نسخه در قیروان باقی نمیگذراد از این رو مورخان سبک خط این نسخه را قیروانی خواندهاند. با این همه ساختار و طراحی حروف این قرآن هیچ شباهتی به دیگر سبکهای رایج در مغرب جهان اسلان ندارد. خط بیشتر قرآنهای مغرب، که به اقلام کوفی مغربی مشهورند، به قلمی مستدیر و ظریف کتابت شده است. در حالی که زوایای مورب و حرکتهای موکد و نیز تمایز چشمگیر میان نقاط قوت و ضعف قلم در مصحف حاضنه بیشتر به کوفی شرقی، به ویژه خط قرآنهای درباری غزنوی شباهت دارد. زاویه عمودی برخی از اعرابهای این قرآن و همچنین تناسبات صفحه آن نیز سخت به قرآنهای غزنوی شبیه است. به علاوه شیوه تذهیب این قرآن را میتوان در قرآنهای ایرانی مانند قرآن احمد بن یاسین اصفهانی، مورخ 383ق در اصفهان یافت. افزون بر این در دستخط و شیوه اعرابگذاری این قرآن یکدست نیست و این امر حاکی از همکاری چند هنرمند در تهیه آن است. در نتیجه با توجه به این شواهد به نظر میرسد این نسخه از سوی چند هنرمند ایرانی با همکاری حداقل یک هنرمند مغرب، زیر نظر علی بن احمد وراق در قیروان تولید شده است. به نظر میرسد زد و خوردهای مذهبی اسماعیلیان و خلفای عباسی در سدة چهارم هجری در ایران از یک سو و حمایت خلفای فاطمی و زیریان اولیه، از فرقه اسماعیلی سبب مهاجرت برخی از هنرمندان اسماعیلی زادة ایران به مغرب شده است.
مقاله پژوهشی
حمید بهداد؛ اصغر جوانی
چکیده
سرو آزاد در فرهنگ ادبی و تصویری ایران، از جایگاه اقناعی تری نسبت به گونه های دیگر این درخت همچون سرو ناز، سرو سهی و سرو خمیده، برخوردار است. این نقش مایه، در تزئینات معماری سنتی شهر یزد، به خصوص در شیوه ای از گچ بری های رایج در دورة قاجار این شهر، موسوم به شیر و شکری، که سطح گچ دارای ضخامت اندکی است، نمود چشمگیرتری دارد. لذا نگارندگان ...
بیشتر
سرو آزاد در فرهنگ ادبی و تصویری ایران، از جایگاه اقناعی تری نسبت به گونه های دیگر این درخت همچون سرو ناز، سرو سهی و سرو خمیده، برخوردار است. این نقش مایه، در تزئینات معماری سنتی شهر یزد، به خصوص در شیوه ای از گچ بری های رایج در دورة قاجار این شهر، موسوم به شیر و شکری، که سطح گچ دارای ضخامت اندکی است، نمود چشمگیرتری دارد. لذا نگارندگان در این مقاله، هدف اصلی خود را بر شناخت اجزاء تزئینی این نقش مایه در گچ بری های مذکور متمرکز ساخته و کوشیده اند ضمن برشمردن ویژگیهای آئینی و ادبی این درخت در فرهنگ ایران از منظر تاریخی، به سوالاتی پیرامون چگونگی روند تکامل، منشأ مفاهیم و تنوع این نقش مایه، با تکیه بر منابع میدانی و کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخ دهند. نتیجة این مقاله نشان داد، سرو آزاد به سه شکل سرو و انگارة کوه، سرو روییده از گلدان و سرو با هرم پایه شاخی، با مفهوم اصلی نگاهبانی و پاسداری در گچ بری های مذکور نمود می یابد، به گونه ای که می توان پیوستگی معنایی و تصویری آن ها را با نقوش مهر ها و سفال های هزاره های پیش از میلاد، تا صنایع دستی و تزئینات معماری ازمنة اخیر، مشاهده کرد. نقوش تزئینی در این نمونه ها، ضمن انطباق با نقوش قالی و کاشی، به سه دستة خط نگاره، نقوش گیاهی و حیوانی تقسیم می شوند. بنیاد نقوش در این نمونه ها اسلیمی است که با نقوش ختایی و حیوانی ترکیب شده اند.
مقاله پژوهشی
محمدرضا غیاثیان
چکیده
کهن ترین تصاویر به جا مانده از پیامبران در نقاشی ایران در نسخ خطی سدۀ هفتم / سیزدهم یافت می شوند که از نظر چهره نگاری تفاوت خاصی با اطرافیان خود ندارند . اما در سدۀ هشتم / چهاردهم قواعد خاصی برای ترسیم شمایل پیامبران به وجود آمد که مهم ترین آنها هالۀ تقدس است . این نوشتار به دنبال بررسی چهره نگاری پیامبران - به خصوص نحوۀ تکوین و تحول هالۀ ...
بیشتر
کهن ترین تصاویر به جا مانده از پیامبران در نقاشی ایران در نسخ خطی سدۀ هفتم / سیزدهم یافت می شوند که از نظر چهره نگاری تفاوت خاصی با اطرافیان خود ندارند . اما در سدۀ هشتم / چهاردهم قواعد خاصی برای ترسیم شمایل پیامبران به وجود آمد که مهم ترین آنها هالۀ تقدس است . این نوشتار به دنبال بررسی چهره نگاری پیامبران - به خصوص نحوۀ تکوین و تحول هالۀ تقدس - از نیمۀ سدۀ هفتم / سیزدهم تا حدود دویست سال بعد است. بنابراین، سئوال اصلی این تحقیق چنین است: ترسیم هالۀ تقدس برای پیامبران از چه زمانی آغاز شد و از نظر فرمی چه سیر تحولی را طی کرده است ؟ این مقاله با بهره گیری از مطالعۀ کتابخانه ای و نسخه شناختی، و به روش های توصیفی - تحلیلی و تاریخی انجام شده است. نتایج نشان می دهند که تا آغاز سدۀ هشتم هجری به پیروی از سنت های تصویری قدیم برای تمام چهره ها (حتی کافران) هالۀ دوّار زرین ترسیم می شد. در بسیاری از نقاشی های اجرا شده تحت حمایت اولجایتو و ابوسعید بهادر، پیامبران جامۀ خاصی به نام «شمل» پوشیده اند و در همین زمان بود که تحت تأثیر هنرهای بودایی و بیزانس هالۀ تقدس شکل می گیرد . در اواخر دورۀ ایلخانی برای اولین بار شاهد ترسیم هالۀ تقدس برای حضرت رسول(ص) هستیم که اغلب به صورت لکه های ابر است. در عصر جلایریان هالۀ شعله سان رواج می یابد که در هنر تیموری نیز با تزیینات پُرکارتر دنبال می شود.
مقاله پژوهشی
اکبر شریفی نیا؛ مهتاب مبینی
چکیده
یکی از یافتههای مهم در کاوشهای باستانشناسی در محوطههای ساسانی، سفال است . در این پژوهش برآنیم سفالهای نقشبرجسته منتسب به دورۀ ساسانی،که در منابع مختلف به آنها اشاره شده است را از نظر نقوش تزیینی آنها مورد مطالعه قرار دهیم. هدف از انجام چنین پژوهشی، گونهشناسی و طبقهبندی نقوش تزیینی از نظر شکلی و محتوایی و آشکارسازی میزان ...
بیشتر
یکی از یافتههای مهم در کاوشهای باستانشناسی در محوطههای ساسانی، سفال است . در این پژوهش برآنیم سفالهای نقشبرجسته منتسب به دورۀ ساسانی،که در منابع مختلف به آنها اشاره شده است را از نظر نقوش تزیینی آنها مورد مطالعه قرار دهیم. هدف از انجام چنین پژوهشی، گونهشناسی و طبقهبندی نقوش تزیینی از نظر شکلی و محتوایی و آشکارسازی میزان تاثیرپذیری از فرهنگهای گذشته و پیش از ساسانیان است. بر این اساس، سؤالات پژوهش عبارتند از؛1: نقوش تزئینی بکاررفته بر سفالینههای نقشبرجستۀ مورد مطالعه چیست؟2: میزان تأثیرپذیری این نقوش تزیینی از فرهنگهای پیش از ساسانی چه میزان است؟ براساس نتایج پژوهش، نقوش تزیینی سفالهای مورد مطالعه عبارتند از؛ نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی. این نقوش به روش قالبی، گاه در ترکیب با یکدیگر و گاه بصورت مستقل اجرا شدهاند. به طورکلی در سفالینههایی با نقوش انسانی، نقوش تزیینی، بیانگر روایاتی سیاسی، دینی، نظامی و ورزشی و در سفالینههای با نقوش گیاهی و حیوانی، نقوش تزیینی، بیانگر مضامین اساطیری و واقعگرا هستند. در برخی از سفالینهها با نقوش انسانی، پیروی از هنر دوران هخامنشی و آشوری مشاهده میشود. باید گفت این نقوش بازگوکنندۀ روایاتی است که در آنها ساسانیان خود را وارثان امپراتوری هخامنشی معرفی نمودهاند.
مقاله پژوهشی
مسعود علیا؛ حسین عظیمی
چکیده
زیباییشناسی به شکل سنتی یکی از سه حوزهی مهم فلسفه پنداشته شده است. مجموعهی آثار میخائیل باختین، فیلسوف و نظریهپرداز ادبی روس گواه آن است که برای او زیباییشناسی در مرزهای معمول این حوزه از تفکر فلسفی باقی نمانده و به مسائلی وارد میشود که به طور معمول در چارچوب زیبایی شناسی طبقهبندی نمیشوند. در این مقاله نشان میدهیم ...
بیشتر
زیباییشناسی به شکل سنتی یکی از سه حوزهی مهم فلسفه پنداشته شده است. مجموعهی آثار میخائیل باختین، فیلسوف و نظریهپرداز ادبی روس گواه آن است که برای او زیباییشناسی در مرزهای معمول این حوزه از تفکر فلسفی باقی نمانده و به مسائلی وارد میشود که به طور معمول در چارچوب زیبایی شناسی طبقهبندی نمیشوند. در این مقاله نشان میدهیم که باختین زیبایی شناسی را به اصلی اساسی برای هرگونه فلسفه بدل میکند؛ فلسفهای که ماهیتی چندصدا و گفتگویی دارد. از طرف دیگر یکی از ابعاد مهم اندیشهی باختین، به ویژه در آثار اولیهاش، موضوعات اگزیستانسیال است. پرسش مرکزی ما در این مقاله این است که نسبت میان زیباییشناسی و تفکر اگزیستانسیال چگونه است. مدلل خواهیم کرد که از قرار معلوم تعارض هستیشناختی انسان، که نزد فلاسفهی مختلف اگزیستانسیالیست مطرح شده، برای باختین کیفیتی زیبایی شناختی پیدا میکند. جالب آن که باختین در هر دو سوی این تعارض به «دیگری» میرسد. دو کنش مهم «تالیف» و «گفتگو» که هم در پیوند با دیگری هستند و هم زیبایی شناختی، وضعیت هستی شناختی انسان در نگاه باختین را توضیح میدهند. باختین در نهایت جانب گفتگو را میگیرد و انسان را به رویارویی با ژرفترین تعارضات هستیشناختیاش فرا میخواند.