مقاله پژوهشی
نغمه خرازیان؛ ایرج داداشی
چکیده
چکیدهدر میان نگارههای متعلق به دورة ایلخانی و تیموری شخصیتها، عناصر و نقشمایههایی دیده میشود که نه تنها نمیتوان هیچ نشانی از آنها در دورههای پیشتر یافت، بلکه رجوع به منابع اثرگذار بر نقاشی ایرانی همچون نقاشی پیش از اسلام، هنر مانوی، نقاشی سغدیان، نقاشی چینی و هنر مسیحی نیز کمکی به بررسی و شناخت آنها نمیکند. بودیسم تبتی، ...
بیشتر
چکیدهدر میان نگارههای متعلق به دورة ایلخانی و تیموری شخصیتها، عناصر و نقشمایههایی دیده میشود که نه تنها نمیتوان هیچ نشانی از آنها در دورههای پیشتر یافت، بلکه رجوع به منابع اثرگذار بر نقاشی ایرانی همچون نقاشی پیش از اسلام، هنر مانوی، نقاشی سغدیان، نقاشی چینی و هنر مسیحی نیز کمکی به بررسی و شناخت آنها نمیکند. بودیسم تبتی، دینی است که از مقبولیت خاصی نزد حاکمان ایلخانی برخوردار بوده است. این دین که شاخهای از بودیسم مهایانه محسوب میشود دارای نمادها و مفاهیم بسیار ویژهای است. سنت غنی تصویری که بودیسم تبتی از آن بهره میبرد به واسطه قوانین و مقرراتی دقیق و مشخص، تجسمی تصویری از این مفاهیم پیچیده دینی ارائه میدهد. حال پرسش این است که آیا سنت تصویری بودیسم تبتی میتوانسته به عنوان منبعی اثرگذار در پدیدآمدن و شکلگیری این عناصر در نگارگری دورة مغول در ایران مطرح بوده باشد؟ این پژوهش تلاش دارد با استقرا و با استناد به منابع تاریخی و پژوهشهای معاصر از سویی و نگارههای دورة ایلخانی و تیموری از سویی دیگر، به تبیین تأثیرات سنت تصویری بودیسم تبتی بر نگارگری این دوره بپردازد. با توجه به شواهد نوشتاری و تصویری میتوان نتیجه گرفت که سنت تصویری تبت در ایران دورة مغول الگوی شناختهشدهای بوده است چرا که هم در متون تاریخی معاصر با دورة مغول، به باورهای بودایی مغولان و حضور بوداییان تبت و ساخت معابد بودایی در ایران اشاره شده است و هم تحلیل نگارههای این دوره در خصوص ساخت عناصر و نقشمایهها بر وجود چنین الگویی مهر تایید میزند.
مقاله پژوهشی
هنرهای تجسمی و کاربردی
نیکا قاسمی؛ اصغر فهیمی فر
چکیده
در نیم قرن اخیر، جهان توجه زیادی به رویکرد پستمدرن داشته؛ اما مباحث زیباییشناسی آن ابهام دارد. پستمدرن، به نفی وجود و زیبایی ذاتی پرداخته و در قضاوت و توانایی فکری انسان، تردید میکند. لذا، پستمدرن در تعارض با نظریههای وجودشناسی و معرفتشناسی، معیار مُتقنی برای زیباییشناسی ارایه نکرده است. کثرتگرایی، از اصول شناخته شده ...
بیشتر
در نیم قرن اخیر، جهان توجه زیادی به رویکرد پستمدرن داشته؛ اما مباحث زیباییشناسی آن ابهام دارد. پستمدرن، به نفی وجود و زیبایی ذاتی پرداخته و در قضاوت و توانایی فکری انسان، تردید میکند. لذا، پستمدرن در تعارض با نظریههای وجودشناسی و معرفتشناسی، معیار مُتقنی برای زیباییشناسی ارایه نکرده است. کثرتگرایی، از اصول شناخته شده پستمدرن بوده که برای تعدد دیدگاهها و انتخابها، به مفهوم توجه به فرهنگ مردمی و خواست عموم است. طراحی گرافیک تبلیغاتی نیز در دوران پستمدرن شکوفا شده و با اهداف: جلب توجه، پیامرسانی اثربخش و ماندگاری تبلیغات در خاطره مخاطب، کاربردهای فراوانی برای خود، ایجاد کرده است. بنابراین وجه اشتراک تفکر پستمدرن، هنر گرافیک تبلیغاتی و فرهنگ مردمی، معطوف به حاکمیت «عامهپسندی»، است. لذا با گردآوری اطلاعات کتابخانهای و پایگاههای اینترنتی معتبر، دستاوردهای «عامهپسندی» با روش تحقیق کیفی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و استنتاج قیاسی، شناسایی شده و یافتهها در مصاحبه با خبرگان مرتبط، غنیسازی و تصدیق گردیدهاند. «عامهپسندی» خود مبتنی بر منافع و وفاق عمومی بوده و ریشه در فرهنگ مردمی دارد. در نتیجه، خلق آثار گرافیک تبلیغاتی با ترجیحات «عامهپسند»، میتوانند از اقبال بیشتری برای «دیده شدن» و «مطرح بودن» توسط مخاطبان هدف، برخوردار باشند. بنابراین اهم مشخصههای طراحی «گرافیک تبلیغاتی پستمدرن» براساس «عامهپسندی»، مشتمل بر تعابیر همگون شده: ساختارشکنی (شالودهشکنی، عجیب و غیرمتعارف)، تمثیل (استعاره)، کثرتگرایی (تکثرگرایی، چندگانگی) و التقاطگری (امتزاج، اختلاط، ترکیب)، الگوبرداری (تقلید)، نقشمایههای سنتی و بومیگرایی، سرشناسی (سلبریتی)، یادمانه (نوستالژی)، تهییجی (پیشبرد فروش هیجانی)، ترویج ضدمصرفگرایی، وانمودگی (شبیهسازی)، زیبایی فراواقعیت (اغراقآمیز)، احساسی، ابهام (ایهام، شکاندیشی، تبلیغات تیزینگ)، طنز (شوخی، شادمانی، تمسخر، ناداننمایی) و نمادپردازی (تبلیغات برندسازی)، احصاء شدهاند. سرانجام با تحلیل مزیتهای «وفاق عمومی» و چالشهای «مهندسی نظرات»، پارادایم «عامهپسندی»، برای زیباییشناسی نوین پستمدرن، تعیین شده است.
مقاله پژوهشی
هنرهای تجسمی و کاربردی
محمدرضا غیاثیان
چکیده
سلیمان به عنوان یک پیامبر-پادشاه یکی از شخصیت های مهم در فرهنگ اسلامی است که جن و وحوش و طیور و باد نیز به فرمان او درآمدند. گرچه کهن ترین تصاویر بر جای مانده از سلیمان در هنر اسلامی به سدۀ هفتم هجری بر می گردد، از اواخر سدۀ نهم به بعد، نقاشی های او به طور گسترده ای در هنر ایران بازتاب یافته است. این مقاله با بهره گیری از مطالعۀ کتابخانه ...
بیشتر
سلیمان به عنوان یک پیامبر-پادشاه یکی از شخصیت های مهم در فرهنگ اسلامی است که جن و وحوش و طیور و باد نیز به فرمان او درآمدند. گرچه کهن ترین تصاویر بر جای مانده از سلیمان در هنر اسلامی به سدۀ هفتم هجری بر می گردد، از اواخر سدۀ نهم به بعد، نقاشی های او به طور گسترده ای در هنر ایران بازتاب یافته است. این مقاله با بهره گیری از مطالعۀ کتابخانه ای و نسخه شناختی و با روش های توصیفی - تحلیلی و تاریخی به بررسی قدیم ترین نگاره های باقی مانده از سلیمان در هنر ایران در بازۀ زمانی سده های هفتم تا دهم هجری قمری می پردازد. از سئوالات اصلی پژوهش می توان به این موارد اشاره نمود که دلیل اهمیت سلیمان در فرهنگ و هنر ایران چه بوده است و نیز تصاویر او در گذار از سدۀ هفتم تا دهم هجری چه سیر تطوری داشته است؟ یافته ها نشان می دهند که در نمونه های دورۀ ایلخانی عموماً تعداد پیکرهای انسانی و دیوها محدود است و به جز شیرهایی که زیر تخت سلیمان جای دارند، هیچ گونه جانور و پرنده ای دیده نمی شود. از اواخر سدۀ هشتم تعداد پیکرهای انسانی و فرشتگان افزایش یافته و انواع جانوران واقعی و افسانه ای ترسیم شده اند. درج گستردۀ تصاویر سلیمان در صفحات آغازین کتاب ها از نیمۀ سدۀ نهم هجری به بعد حکایت از اهمیت سلیمان در فرهنگ مسلمانان به عنوان شخصیتی دارد که دو جنبۀ پیغمبری و پادشاهی را توأمان داشت. این ویژگی، مطلوبِ بسیاری از حاکمان ایران در سده های میانی بود.
مقاله پژوهشی
هنرهای تجسمی و کاربردی
علی عبدی؛ سارا رسولی
چکیده
در سالهای اخیر طراحان گرافیک در تلاش روزافزون برای جذب مخاطب، سعی دارند تا هرچه بیشتر از روشهای خلاقانه و تأثیرگذار در آثار خود بهره ببرند. از این رو، پرداختن به مقولاتی همچون استعارههای مفهومی که ذهن مخاطب را درگیر میکند و او را به تأمل وا میدارد و در راستای طراحی آثاری تأثیرگذار امکانات بسیاری را در اختیار طراحان قرار میدهد ...
بیشتر
در سالهای اخیر طراحان گرافیک در تلاش روزافزون برای جذب مخاطب، سعی دارند تا هرچه بیشتر از روشهای خلاقانه و تأثیرگذار در آثار خود بهره ببرند. از این رو، پرداختن به مقولاتی همچون استعارههای مفهومی که ذهن مخاطب را درگیر میکند و او را به تأمل وا میدارد و در راستای طراحی آثاری تأثیرگذار امکانات بسیاری را در اختیار طراحان قرار میدهد اهمیت بسیاری پیدا کرده است. لیکاف نگاه سنتی به استعاره را به چالش کشید و نگرش موسوم به استعاره مفهومی را ارائه نمود. در نظر او نظامِ مفهومی معمول که چارچوب اندیشه و عمل است اساساً ماهیتی استعاری دارد. هدف از این پژوهش استخراج و شناسایی استعارههای مفهومی در کمپینهای تبلیغاتی تصویرمحور چاپی منتخب و تبیین شیوهی انتقال پیام از طریق استعارههای مفهومی است که از طریق مفهومسازی حوزهی مبدأ بر حسبِ حوزهی مقصد انجام میشود و تلاش کرده است دیدگاهی نو برای درگیرکردن اندیشهی مخاطب از طریق معناهای غیرسطحی و خلق آثار خلاقانه را به طراحان ارائه دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و از منظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی است و از نظر دادههای تحقیق، پژوهشی کیفی محسوب میشود. جمعآوری دادهها و اطلاعات زمینهای لازم از طریق منابع کتابخانهای، پایگاههای آنلاین و یافتههای میدانی انجام گرفته است. در این پژوهش به طور هدفمند کمپینهایِ تبلیغاتیِ تصویرمحور موفقِ ارائهشده در رسانههای چاپی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش مشخص میکند که میتوان با استفاده از دو حوزه نامتجانس که شباهت ظاهری ندارند ولی مفهوم عینیتر بستری میشود برای فهم آن دیگری مخاطب را وادار به استنباط معانی و درکی عمیقترکرد که موجب افزایش تأثیرگذاری تبلیغ میشود.
مقاله پژوهشی
هنرهای تجسمی و کاربردی
محمدرضا عیوضی؛ سید علی فارغ
چکیده
طراحی برای تغییر رفتار به عنوان یک زیر شاخهی نوظهور در طراحی، به دنبال تاثیر بر رفتار انسانی است. علیرغم توانایی طراحی بر تغییر رفتار، این مبحث به اندازه کافی درک نشده و چارچوبهای محدودی برای اجرای موثر آن وجود دارد. در این پژوهش سعی شده است تا با شناخت نحوه کارکرد و محدودیت های ذهن، شکلگیری رفتار و خطاهای انسانی؛ نظریه سقلمه ...
بیشتر
طراحی برای تغییر رفتار به عنوان یک زیر شاخهی نوظهور در طراحی، به دنبال تاثیر بر رفتار انسانی است. علیرغم توانایی طراحی بر تغییر رفتار، این مبحث به اندازه کافی درک نشده و چارچوبهای محدودی برای اجرای موثر آن وجود دارد. در این پژوهش سعی شده است تا با شناخت نحوه کارکرد و محدودیت های ذهن، شکلگیری رفتار و خطاهای انسانی؛ نظریه سقلمه را با مبحث " طراحی برای تغییر رفتار" تطبیق داد. نظریة "سقلمه" مجموعهای از راهحلهای ساده و کمهزینه برای کاهش طیف وسیعی از مشکلات ناشی از رفتار انسان است. با مطالعه رفتار " کاربر" و تعاملات آن در طراحی و" انسان عادی" در نظریة سقلمه، میتوان جایگاه معمار انتخاب را برای طراح تعریف نمود. از آنجا که کاربر حین استفاده از محصولات، اغلب از منطق کاوش، سعی و خطا و سیستم خودکار بهره می برد؛ طراح می تواند به عنوان معمار انتخاب با ارائه راه حل های مؤثر و هدایت سیستم خودکار از طریق سقلمه زدن، رفتار کاربر را تحت تاثیر قرار داده و تغییر رفتار را در مسیر بهبود تعاملات با سیستم طراحی شده، به کارگیرد. در این پژوهش علاوه بر گردآوری اطلاعات، اسناد و مطالعات کتابخانه ای به بررسی داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است. در نهایت به عنوان یک معمار انتخاب و با کمک یکی از اصول تعیین شده به نام اصل انتظار خطا، روند سوخت گیری در جایگاه های سوخت رسانی مورد تغییر و بهبود قرار گرفت؛ تا جایگذاری و فراموشی کارت سوخت توسط کاربر در جایگاه ها به حداقل ممکن برسد.
مقاله پژوهشی
هنرهای تجسمی و کاربردی
مریم یغمائیان؛ یعقوب آژند
چکیده
تصویرگری دینی، که جولانگاه اسطوره و رمز است، در آثار چاپ سنگی ایرانی نمونههایی بدیع خلق میکند که گوشهای از این آفرینش را میتوان در نسخههای تحفة المجالس یافت. این کتاب که راوی معجزات معصومین(ع) است، بهسبب آکنده بودن از رخدادهایی خارقِ عادت، بستری مناسب برای ظهور عجایبنگاری بهنظر میرسد. پژوهش حاضر، بر آن است تا با بررسی ...
بیشتر
تصویرگری دینی، که جولانگاه اسطوره و رمز است، در آثار چاپ سنگی ایرانی نمونههایی بدیع خلق میکند که گوشهای از این آفرینش را میتوان در نسخههای تحفة المجالس یافت. این کتاب که راوی معجزات معصومین(ع) است، بهسبب آکنده بودن از رخدادهایی خارقِ عادت، بستری مناسب برای ظهور عجایبنگاری بهنظر میرسد. پژوهش حاضر، بر آن است تا با بررسی حضور عجایبنگاری در نسخ چاپ سنگی تحفة المجالس، به درک رویکرد تصویرگرِ قجر، در برخورد با موجودات عجیب دست یابد؛ آیا تصویرگر تحفة المجالس به دلایلی احتمالی، چون رازآلودگی، کشش ذاتی یا جلب مخاطب، آثار خود را از عجایبنگاری انباشته و یا برعکس، از تصویر کردنِ موجودات عجیب اجتناب کرده، یا به دور از این دو سویه، تصویر کردن وفادارانة متن روایات را شیوة خود قرار داده است؟ بهاینمنظور، پساز معرفی تحفة المجالس و نسخ بررسی شده از این کتاب، و شرح مختصری در مورد سه تصویرگری که امضای ایشان را در میان تصاویر این نسخ میتوان یافت، با مطالعة تطبیقی متن روایات و تصاویر، در نسخههای چاپ سنگی تحفة المجالس، خواهیم دید که در مجموع، تصویرگرِ تحفة المجالس وفاداری به متن روایت را ترجیح داده و در کمتر مواردی، از تصویرسازی متن فراتر رفته و عجایبی را به روایت افزوده یا از آن کاسته است. بدینترتیب، نوشتار حاضر، درعین معرفی بیستودو نسخة چاپ سنگی از کتاب تحفة المجالس که از آن میان، هشت نسخه مصوَّر هستند، میکوشد تا با شکلیاز رویکرد تحلیلی، به بررسی نگارههای نسخ مذکور بپردازد. بستر صورتبندی این جستار، نسخههای چاپ سنگی کتاب تحفة المجالس محفوظ در کتابخانههای عمومی تهران خواهد بود و در راستای دستیابی به یافتههای فوق، شیوة توصیفی-تحلیلی بهکار گرفته شده و این پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانهای تدوین شده است.