1
استادیار، گروه نقاشی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
2
استادیار، گروه تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشگاه هنر، تهران، ایران
10.30480/vaa.2020.2883.1459
چکیده
چکیده در میان نگارههای متعلق به دورة ایلخانی و تیموری شخصیتها، عناصر و نقشمایههایی دیده میشود که نه تنها نمیتوان هیچ نشانی از آنها در دورههای پیشتر یافت، بلکه رجوع به منابع اثرگذار بر نقاشی ایرانی همچون نقاشی پیش از اسلام، هنر مانوی، نقاشی سغدیان، نقاشی چینی و هنر مسیحی نیز کمکی به بررسی و شناخت آنها نمیکند. بودیسم تبتی، دینی است که از مقبولیت خاصی نزد حاکمان ایلخانی برخوردار بوده است. این دین که شاخهای از بودیسم مهایانه محسوب میشود دارای نمادها و مفاهیم بسیار ویژهای است. سنت غنی تصویری که بودیسم تبتی از آن بهره میبرد به واسطه قوانین و مقرراتی دقیق و مشخص، تجسمی تصویری از این مفاهیم پیچیده دینی ارائه میدهد. حال پرسش این است که آیا سنت تصویری بودیسم تبتی میتوانسته به عنوان منبعی اثرگذار در پدیدآمدن و شکلگیری این عناصر در نگارگری دورة مغول در ایران مطرح بوده باشد؟ این پژوهش تلاش دارد با استقرا و با استناد به منابع تاریخی و پژوهشهای معاصر از سویی و نگارههای دورة ایلخانی و تیموری از سویی دیگر، به تبیین تأثیرات سنت تصویری بودیسم تبتی بر نگارگری این دوره بپردازد. با توجه به شواهد نوشتاری و تصویری میتوان نتیجه گرفت که سنت تصویری تبت در ایران دورة مغول الگوی شناختهشدهای بوده است چرا که هم در متون تاریخی معاصر با دورة مغول، به باورهای بودایی مغولان و حضور بوداییان تبت و ساخت معابد بودایی در ایران اشاره شده است و هم تحلیل نگارههای این دوره در خصوص ساخت عناصر و نقشمایهها بر وجود چنین الگویی مهر تایید میزند.