بررسی عنصر تخیل و تجسم از منظر هگل و ژیلبر دوران و بازتاب آن در نگارگری ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

10.30480/vaa.2014.252

چکیده

ازآن‌رو که نیروی تخیل و تجسم در شکل‌گیری هنرهای گوناگون (هفت‌اقلیم هنر) نقشی اساسی دارند و چه‌بسا بدون قوای مذکور اثری به وجود نمی‌آید، تحقیق درزمینهٔ قوای مطروحه ضروری به نظر می‌رسد. لذا برای روشن نمودن «ساختار» نیروی تخیل و تجسم از منظر ویلهلم فدریش هگل و ژیلبر دوران و بازتاب آن در نگارگری ایران- که هدف اصلی این پژوهش است- به بررسی آرای اندیشمندان فوق‌الذکر و برخی دیگر چون هانری کربن، سهروردی، ابن‌سینا و غزالی پرداخته می‌شود که نیروی تخیل و تجسم را در وادی «صورت» و «تصور» و یا در حیطه «تداعی معانی» و «استعاره» و یا در چارچوب «تشبیه» و «تعبیر» و یا در حوزه «وحی» و «الهام»- با توجه به امور «مادی» و «معنوی»- می‌بینند. درواقع به آراء و عقایدی نظر انداخته‌شده است که گروهی از فلاسفه و علمای مطروحه با توجه به دیدگاه‌های فوق‌الذکر و جهت شناخت ماهیت و نظام تخیل و تجسم ارائه نموده و متعاقباً ادبا و هنرمندان نیز آن نظریات را در آثار خویش بکار گرفته‌اند. بدین ترتیب، برای آگاهی از آرای آنان و پاسخ به این پرسش که حیات هنری از طریق نیروی تخیل و تجسم شکل می‌گیرد یا ریشه در قوای دیگری دارد؟ ابتدا به اقوال آنان و سپس به بازتاب نظریاتشان که در آثار گروهی از هنرمندان ایرانی نمود می‌یابد، توجهی خاص شده و سرانجام به‌عنوان یافته‌ها و نتایج این تحقیق به تأثیرات «ماورائی» نیروی تخیل و تجسم در بستر هنر نگارگری ایران اشاره می‌شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری منابع کتابخانه‌ای است.
کلیدواژه‌ها: تخیل و تجسم، صورت و تصور، تداعی معانی و استعاره، نگارگری ایرانی، وحی و الهام.

کلیدواژه‌ها