نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا، عضو گروه پژوهشی تطبیقی فرهنگستان هنر ایران، استان تهران، شهر تهران
چکیده
یکی از رویکردهای جدید مطالعاتی که امروزه در عرصههای مختلف ادبی و هنری بکار گرفته میشود، رویکرد بینا متنی است، که نخستین بار ژولیا کریستوا آن را به کار گرفت. ژرار ژنت با بهرهگیری از نظریات کریستوا هر نوع رابطه میان دو متن را با عنوان ترامتنیت نام نهاد و آن را به پنج بخش تقسیم کرد. این مقاله تنها به یکی از اقسام ترامتنیت ژنتی- یعنی بیش متنیت – میپردازد. سعی بر آن است که قابلیت این مفاهیم در پیشینه هنر نقاشی بهویژه نقاشی ایرانی بررسی کردد و نمونههایی از آثار نقاشی با این رویکرد مورد مداقه قرار گیرند، و پاسخهایی برای پرسشهایی ازایندست جستوجو شوند: (1) آیا توجه به هنر پیشینیان و رابطه برگرفتگی در نقاشی امکانپذیر است و سابقهای دارد؟ (2) این رابطه – در صورت وجود – به چه علت است و چگونه شکل میگیرد؟ (3) آیا میتوان از نظریه غیربومی بیش متنیت در نقد و تحلیل آثار نقاشی ایرانی بهره گرفت؟ بر این اساس، ضمن مروری بر علل توجه هنرمندان بهویژه نقاشان به دیگر آثار هنری و مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد؛ و درنهایت به این جمعبندی پرداخته میشود که بیش متنیت در نقاشی – و بهویژه نقاشی ایرانی- سابقهای طولانی دارد، اما فاقد نظریهپردازی مکتوب و مدون است
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The process of hypertextuality in painting
نویسنده [English]
- Manijhe Kangarani