بررسی عناصر چندوجهی در سبک کوبیسم و ارتباط آن با چندصدایی در موسیقی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه آموزشی نقاشی دانشکده هنرهای تجسمی، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران

چکیده

هنرمندان اروپایی، در اوایل سده بیستم میلادی (1907) رویکردی متفاوت با سبک‌های قدیمی در پیش گرفتند و توجهشان به دیدگاه‌ها و نگرش‌هایی معطوف شد که هنر نقاشی معاصر را از گذشته آن جدا می‌ساخت و سبب شکل‌گیری هنری چندوجهی [1] با به‌کارگیری زاویه دید جابه‌جاشونده، به‌جای گزینش زاویه دید واحد و ثابت در یک نظام شکلی دوبعدی می‌شد. این خود درعین‌حال می‌توانست به تعدد و تکثر دید به‌صورت هم‌زمان [2]، و از این رهگذر به تعدد و تکثر معانی [3]- از طریق آمیزش [4] فرم‌ها با یکدیگر – نیز بینجامد. دیگر اینکه نقاشان با کم‌اهمیت ساختن جایگاه رنگ، و گذار از چندرنگی [5] به تک‌رنگی [6]، بهای بیشتری به نقش فرم‌ها دادند؛ لیکن در پایان راه خود با نگاهی معکوس توجهشان مشخصاً از تک‌رنگی به چندرنگی معطوف گشت. آنان با استفاده از بازی شیرین کلمات، حروف، علامت و نشانه‌ها، در فضایی که به نقش چسباندنی (کلاژ) [7] مشهور گردید، و با بهره‌گیری نقش اصلی و طبیعی اشیاء، به کوبیسم تحلیلی و ترکیبی راه گشودند و سبب نوعی تعامل با گفتگومندی بین عناصر ارائه‌شده و روابط بین فرم‌ها و رنگ‌ها گردیدند. در این نوشته، کوشش بر ان است، با توجه به منطق گفتگومندی و چندصدایی باختین و روابط بینامتنی و درون‌متنی جولیا کریستوا [8] به بررسی فضای کوبیسم، نظام چندوجهی آن، و آمیزش ابعاد و عناصر این فضا با یکدیگر و سرانجام به هم‌آوایی [9] «هماهنگی [10] و یکپارچگی [11]» آن در فضای نقاشی پرداخته شود

کلیدواژه‌ها