کارشناسی ارشد تهیه کنندگی، رئیس گروه مطالعات و پژوهش شهرداری کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
10.30480/vaa.2023.4744.1833
چکیده
آثار مصوّر همچون آثار زبانی از قابلیّتهای روایتپردازی برخودار هستند. تصاویر با بهرهگیری از عناصر و ابزارها و فنون دیداری خاص همچون رنگ، خطوط، اشکال، ژرفنمایی و غیره، شیوهای متفاوت را برای روایتپردازی بکار میگیرند. نلسون گودمن از جمله فیلسوفانی است که آراء وی در زیباییشناسی به بسط مطالعات روایتشناسی انجامیده و در بررسی و تحلیل روایتهای تصویری، بستری مناسب برای شناسایی ویژگیهای ساختاری آثار مصوّر ارائه میکند. گودمن با مطالعه رابطه میان «ترتیب وقوع» و «ترتیب روایت کردن» رویدادها، روایتهای مصور را به چهار دسته عمده تقسیم می کند. علاوه بر این، گودمن در زیباییشناسی خود مدّعی است که دو ترتیب یاد شده لزوماً ساختاری روایتمحور را بوجود نمیآورند، چرا که گاهی در عوض خلق یک روایت، «توصیف»، «مطالعه»، یا «سمفونی» ظهور میکند. در پژوهش حاضر، نظریه زیباییشناسی گودمن در خوانش سنگنگاره تاقبستان مورد استفاده قرارگرفته است. بررسی چگونگی روایتپردازی در این اثر مصور بسیار کهن نه تنها شیوهای نوین در تحلیل این نوع آثار محسوب میشود بلکه عوامل پیشبرنده و بازدارنده روایت در این تصویر را به شیوهای نو مورد کنکاش قرار میدهد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که پرداخت روایت شکار پادشاه در این صحنه به گونهای است که مفاهیم و معانی مورد نظر دیگری را نیز به تصویر میکشد. علاوه براین، استفاده از نظریه گودمن در زیباییشناسی نقشبرجسته شکار گراز بر آگاهی عمیق و پیچیدگی شیوههای روایتپردازی بکار گرفته شده توسط خالق این اثر تاکید میکند. حجار از چیدمان عناصر در خلق اثر خود به گونهای بهره میگیرد تا ضمن خلق مفاهیم و پویایی مورد نظر، پیچیدگیهای روایی و شکستهای زمانی را به شکلی بسیار هنرمندانه موجب شود.