بی‌وجه بودن تمایز مفهوم ابزار و نتیجه / هنر کاربردی و هنر زیبا در فلسفه هنر جان دیویی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، شوش، استان خوزستان

چکیده

جان دیویی، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی است که تحت تأثیر آموزش‌های هگلی دوران جوانی‌اش، بر فلسفه «کل گرایانه» تأکید داشت؛ فلسفه‌ای که در آن جهان به یک کل یکپارچه به نام طبیعت Nature تعویل می‌شود. او سعی کرد که مفهوم کل‌باورانه هگلی را با تفکر طبیعت‌باورانه داروینی در هم بیامیزد. درنتیجه چنین فلسفه‌ای در ساحت هنر نیز هرگونه تمایزی از قبیل هنر فاخر/ نازل، هنر کاربردی/ زیبا، هنرمند/ مخاطب و ... از میان برخواسته خواهد شد. مقاله حاضر بر آن است که با تأکید بر نحوه نگاه دیویی به مفهوم وسیله-هدف بحث و نقطه‌نظر دیویی را در خصوص یگانگی هنر کاربردی و زیبا و درنتیجه وحدت و کلیت مفهوم هنر پیش برد. روش تحقیق در این مقاله، روش کتابخانه‌ای و شیوه کار به‌طورکلی بر درون‌مایه‌ای منابع موجود در این زمینه استوار است؛ بنابراین نوشتار حاضر در نتیجه‌گیری سعی می‌کند از منظری خاص نتایج فلسفه زیباشناسانه جان دیویی را در کتاب هنر به‌مثابه تجربه دریکی از مسائل خاص زیبایی‌شناسی در اندیشه معاصر در باب تمایز میان هنر کاربردی و زیبا را دنبال کند؛ چراکه با از بین رفتن تمایز هنر کاربردی و زیبا و ادغام آن در یک وحدت ارگانیک –که ریشه فلسفی آن در فلسفه حیات یا زندگی جان دیوی به‌خوبی تبیین شده است- می‌توان زندگی، هنر و فرهنگ را در یک کلیت به‌هم‌پیوسته در نظر آورد.

کلیدواژه‌ها