ملاحظات انتقادی «تاریخ هنر» در تحلیل تاریخ سنتی هنر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 رشتهٔ پژوهش هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، استان تهران، شهر تهران

2 گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، استان تهران، شهر تهران

3 گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه شاهد، استان تهران، شهر تهران

چکیده

تاریخ هنر در کمتر از 40 سال اخیر، دستخوش تحولات بنیادی شده که خود از تداخل و هم‌پوشی اوضاع تاریخی، سیاسی، اجتماعی و تغییرات نهادی سرچشمه گرفته است. نتیجهٔ این تغییرات، نقادی از امری متعارف (تاریخ سنتی و نهادی هنر)، تعیین جایگاه دانش در جامعهٔ معاصر و تأکید هنر امروز بر ارزش‌های اجتماعی، ثمربخش بودن دانش‌ها و تخصص‌ها و ارتباط هنر با توسعهٔ فرهنگی و تاریخی است. پس از طرح مسئلهٔ مرگ هنر و ورود به مرحلهٔ پساتاریخی، اقتضاهای جدیدی از منظر دگرگونی در امر تاریخ هنر- برخاسته از ضرورت و تقدیری تاریخی (تعبیر هگلی) – ایجاد می‌شود و خودآگاهی تاریخی اهل هنر (هنرمند، مورخ، فیلسوف و منتقد هنر)، در نقش اجتماعی هنر تحقق می‌یابد. اهداف اصلی تحقیق عبارت‌اند از گسترش دانش نظری، تحلیل وضعیت گذشتهٔ تاریخ هنر، ارائهٔ راه‌حل‌های جامع‌تر با توجه به اوضاع اجتماعی در دورهٔ معاصر و کمک به بهبود روش‌های آموزشی است. نوع تحقیق ازنظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است؛ در شاخهٔ تحقیق‌های نظری و به‌صورت تحقیق و تفحص در مجموعه‌ای از نظریه‌ها، رهیافت‌ها و روش‌ها، ذیل عنوانی واحد و تحلیل و تنفیذ و داوری آن‌ها با برداشت و نگاه تطبیقی جدید.

کلیدواژه‌ها