زیبایی شناسی باختین و نسبت آن با وضعیت هستی شناختی انسان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مدیر گروه فلسفه هنر دانشگاه هنر تهران

2 دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

زیبایی‌شناسی به شکل سنتی یکی از سه حوزه‌ی مهم فلسفه پنداشته شده است. مجموعه‌ی آثار میخائیل باختین، فیلسوف و نظریه‌پرداز ادبی روس گواه آن است که برای او زیبایی‌شناسی در مرزهای معمول این حوزه از تفکر فلسفی باقی نمانده و به مسائلی وارد می‌شود که به طور معمول در چارچوب زیبایی ‌شناسی طبقه‌بندی نمی‌شوند. در این مقاله نشان می‌دهیم که باختین زیبایی‌ شناسی را به اصلی اساسی برای هرگونه فلسفه بدل می‌کند؛ فلسفه‌ای که ماهیتی چندصدا و گفتگویی دارد. از طرف دیگر یکی از ابعاد مهم اندیشه‌ی باختین، به ویژه در آثار اولیه‌اش، موضوعات اگزیستانسیال است. پرسش مرکزی ما در این مقاله این است که نسبت میان زیبایی‌شناسی و تفکر اگزیستانسیال چگونه است. مدلل خواهیم کرد که از قرار معلوم تعارض هستی‌شناختی انسان، که نزد فلاسفه‌ی مختلف اگزیستانسیالیست مطرح شده، برای باختین کیفیتی زیبایی ‌شناختی پیدا می‌کند. جالب آن که باختین در هر دو سوی این تعارض به «دیگری» می‌رسد. دو کنش مهم «تالیف» و «گفتگو» که هم در پیوند با دیگری هستند و هم زیبایی ‌شناختی، وضعیت هستی ‌شناختی انسان در نگاه باختین را توضیح می‌دهند. باختین در نهایت جانب گفتگو را می‌گیرد و انسان را به رویارویی با ژرف‌ترین تعارضات هستی‌شناختی‌اش فرا می‌خواند.

کلیدواژه‌ها