هنرهای تجسمی و کاربردی
میترا غفاری؛ امیر مازیار؛ نیر طهوری
چکیده
در میان مستشرقانی که در دورۀ پهلوی به تحقیق درباره هنر ایرانی پرداختهاند، آرتور پوپ جایگاهی برجسته دارد. پژوهشها و فعالیتهای نمایشگاهی پوپ از مهمترین عواملی بود که سبب شد "هنر ایرانی" به عنوان شاخهای مستقل از هنر اسلامی شناخته شود. اگرچه دیدگاه پوپ درباره هنر ایرانی از برخی رویکردهای پیشین و از جمله تفسیرهای قومی-نژادی تأثیراتی ...
بیشتر
در میان مستشرقانی که در دورۀ پهلوی به تحقیق درباره هنر ایرانی پرداختهاند، آرتور پوپ جایگاهی برجسته دارد. پژوهشها و فعالیتهای نمایشگاهی پوپ از مهمترین عواملی بود که سبب شد "هنر ایرانی" به عنوان شاخهای مستقل از هنر اسلامی شناخته شود. اگرچه دیدگاه پوپ درباره هنر ایرانی از برخی رویکردهای پیشین و از جمله تفسیرهای قومی-نژادی تأثیراتی پذیرفته، اما از ویژگیهای کاملاً متمایز و منحصر بفردی برخوردار است که تاکنون به طور دقیقی توصیف و تحلیل نشده است. پوپ با تاثیرپذیری از رویکردی فرمالیستی راجر فرای و کلایو بل و به کارگیری مفاهیمی همچون فرم ناب و اصل وفاداری به خلوص شکل به دیدگاهی بدیع درباره هنر ایرانی دست یافت. ویژگیهای خاص دیدگاه پوپ سبب شد تا برخی از منتقدان هنری معاصر وی به تحلیل و نقد آن بپردازند. هدف این پژوهش تحلیل و ارزیابی رویکرد پوپ به مفهوم "هنر ایرانی" از طریق بررسی نقدهایی است که بر نظریۀ هنر ایرانی او از جانب شاپیرو و کوماراسوامی مطرح شده است. به این منظور، ضمن معرفی و تحلیل دیدگاه پوپ، تحلیل و ارزیابی شاپیرو و کوماراسوامی از آن نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. این پژوهش، تحقیقی بنیادی و نظری بوده و روش تحقیق برای این موضوع به صورت توصیفی- تحلیلی است. شیوۀ گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر کتابخانهای بوده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق حاکی از این است که کوماراسوامی با برخی از انتقادات شاپیرو بر پوپ هم نظر است از جمله اینکه پوپ بدون ارائه دلایل کافی تلاش کرده هنر ایران را فراتر و متمایزتر از بقیۀ هنرها جلوه دهد، در عین حال، با فروکاستن ویژگی-های بنیادین هنر ایران به سبک دوران باستان کاملاً مخالف است. در مقابل، شاپیرو نیز معتقد است که پوپ داوری مبتنی بر کیفیت را جایگزین تفاسیر مبتنی بر سبک کرده و نتوانسته است تاریخ هنر را با تاریخ اجتماعی پیوند دهد.
هنرهای تجسمی و کاربردی
آمنه مافی تبار
چکیده
پیکرنگاری درباری، سبک نخست نقاشی عصر قاجار است که هرچند پیشتر از این عهد و در اواخر حکومت صفوی شکل میگیرد اما در زمان فرمانروایی پادشاهان اولیة سلسله قاجار یعنی آغامحمدخان تا محمدشاه در شکل گسترده رواج مییابد و اوج آن مصادف با امارت دومین شهریار این خاندان یعنی فتحعلیشاه است. در بسیاری از این نوع نقاشیها، فقط یک پیکره در قاب ...
بیشتر
پیکرنگاری درباری، سبک نخست نقاشی عصر قاجار است که هرچند پیشتر از این عهد و در اواخر حکومت صفوی شکل میگیرد اما در زمان فرمانروایی پادشاهان اولیة سلسله قاجار یعنی آغامحمدخان تا محمدشاه در شکل گسترده رواج مییابد و اوج آن مصادف با امارت دومین شهریار این خاندان یعنی فتحعلیشاه است. در بسیاری از این نوع نقاشیها، فقط یک پیکره در قاب تصویر خودنمایی میکند و در نمونههای متعددی نیز دو یا چند تن به نمایش درآمدهاند. هدف این مقاله، تحلیل و بررسی گونهای از پیکرنگاریهای درباری است که با حضور دو تن در ترکیب تصویر، در قالب زوجنگاری شناخته میشود. با این حساب پرسش آن است: چگونه میتوان زوجنگاریهای نیمة نخست عصر قاجار را از منظر محتوا طبقهبندی کرد؟ نتیجة این مطالعه به شیوة تحلیلی تطبیقی دربارة هجده تصویر نمونهگیری شده به صورت احتمالی طبقهبندی شده؛ نشان میدهد که میتوان زوجنگاریهای نیمة نخست عصر قاجار را در قالب دلدادگان، همراهان همشأن، شاهزادهخانمها/ شاهزادگان و خدمه و البته والده/ والد و فرزند تقسیم نمود. چنانچه ترکیب تصویر و جزییاتی همچون پوشش و آرایههای تزیینی لباس افراد، بیانگر آن است بسیاری از نمونههایی که پیش از این به عشاق تعبیر شدهاند، بهواقع شاهزادهخانمهایی هستند که با خدمتکار مرد، همراهی شده و به تصویر درآمدهاند. نکتة دیگر آنکه هرچند خدمة شاهزادهخانمها در صورت زنانه و مردانه نمود دارد اما ملازمان شاهزادگان، صرفاً درقالب جنسیت مردانه ـ و نه کنیز ـ ظاهر میشود. افزونبراین، تعامل افراد همشأن با جنسیت مشابه همچون مؤانست دو بانوی نوازنده یا نمایش فرزند خردسال (پسر) در آغوش مادر و در جوار پدر از دیگر موضوعاتی است که در این طیف از پیکرنگاریها با کمّیت اندک دنبال شده است.
هنرهای تجسمی و کاربردی
زینب سعیدزاده؛ سودابه صالحی
چکیده
امروزه حجم بالای اطلاعات بصری موجب شده است تا انتقال پیام به مخاطب دشوار شود . یکی از راهحلهای موثر برای ایجاد خلاقیت و جلب توجه مخاطب، استفاده از بازی و تعامل میان فضاهای مثبت و منفی اثر است. هدف پژوهش حاضر تعیین نحوهی استفاده از تعامل فضاهای مثبت و منفی با تکیه بر نظریه گشتالت در پوسترهای طراح گرافیک معاصر، نوما بار می باشد.این ...
بیشتر
امروزه حجم بالای اطلاعات بصری موجب شده است تا انتقال پیام به مخاطب دشوار شود . یکی از راهحلهای موثر برای ایجاد خلاقیت و جلب توجه مخاطب، استفاده از بازی و تعامل میان فضاهای مثبت و منفی اثر است. هدف پژوهش حاضر تعیین نحوهی استفاده از تعامل فضاهای مثبت و منفی با تکیه بر نظریه گشتالت در پوسترهای طراح گرافیک معاصر، نوما بار می باشد.این پژوهش از منظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی است؛ بدین معنا که تمامی عناصر بصری موجود در نمونه های مورد بررسی با توجه به نظریه گشتالت و جداول طراحی شده توسط پژوهشگران مورد مشاهده، تحلیل و توصیف کیفی قرار گرفته اند. جامعهی نمونهی پژوهش پوسترهای طراحی شده توسط نوما بار بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. پس از مشاهدهی عمیق 38 نمونه، توصیف بصری آنها، کدگذاری توصیفها و توسعهی جدول ارزیابی این نمونهها بر اساس قوانین گشتالت و به دست آمدن نتایج کدگذاریها، 14 نمونه که تطابق بیش تری با موضوع مورد بحث داشته اند انتخاب شده و از منظر رابطهی شکل و زمینه مورد بحث قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در نمونههای مورد بررسی، فضای مثبت و منفی در پوسترهای نوما بار معمولاً کارکردی دوجانبه دارند؛ بهطوری که یا تمام فضای اطرافِ نقشِ مثبت و یا قسمتی از این فضا تبدیل به نقش جدیدی شدهاند که با وجود اتصال بدونمرز به زمینه، خود را به عنوان نقش یا همان فضای مثبت جلوه میدهند. در واقع، این استفاده مثبت از فضای منفیِ زمینهی اثر تا به حدی خوب انجام پذیرفته است که در برخی موارد، شکل ایجاد شده در زمینهی به نسبت فضای مثبت، تطابق بیشتری با قوانینِ نقش بودن یک شکل در نظریهی شکل و زمینهی گشتالت داشته و حتی گاهی بیشتر چشم مخاطب را درگیر خود می کند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
علیرضا طاهری
چکیده
در طول ادوار مختلف، اعتقاد به معجزات پیامبران و یادگارهای برجای مانده از آنان بسیار رایج بوده است. صندلهای پیامبر(ص) نیز مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است. در باور آنان، صندلهای ایشان به عنوان یک شیء مقدس میتوانسته برای کمک به حل مصائب یا شفای بیمار به خدمت گرفته شود. نقش صندلهای پیامبر(ص) در آثار اسلامی منتشر شده و در کنار دعاها، اشعار ...
بیشتر
در طول ادوار مختلف، اعتقاد به معجزات پیامبران و یادگارهای برجای مانده از آنان بسیار رایج بوده است. صندلهای پیامبر(ص) نیز مورد توجه مسلمانان قرار گرفته است. در باور آنان، صندلهای ایشان به عنوان یک شیء مقدس میتوانسته برای کمک به حل مصائب یا شفای بیمار به خدمت گرفته شود. نقش صندلهای پیامبر(ص) در آثار اسلامی منتشر شده و در کنار دعاها، اشعار و توصیف فضایل پیامبر(ص) ظاهر شدهاند. سوالات این است که: شمایل صندلهای پیامبر(ص) چگونه به نمادهای مقدس تبدیل شدهاند؟ شمایل این صندلها با چه ویژگیهای بصری مصور شدهاند؟. صندل ها نیز در مقام آثار مقدس، محلی برای حافظه فردی و جمعی، و یادآور خاطراتی هستند که آنها به همراه خود داشته اند. اشیاء مقدس به جای مانده، جزیی از حافظه تاریخی هستند. استفاده از یادگارهای مقدس توسط مسلمانان قرون وسطی، یادآوری خاطرات قدیسین را بر روی اشیاء مقدس متمرکز می کرد، بنابراین به آنها معنای عمیقی می بخشید و زمینه احترام به آنها را ایجاد می کرد. نسخههای زیادی در رابطه با صندلهای پیامبر(ص) تصویر شده است، تکرار و تکثیر آنها در طی قرون و کارکردهای مختلف معجزهآسای آنها باعث شده به عنوان نمادی مقدس در آیند. مفاهیم خاصی به شمایل نعلین حضرت منتسب شده است: دفع بلا و مصایب، جلب خیرات و برکات، شفا، سعادت دنیوی و اخروی، بخشش گناهان و غیره، که بر قدسیت و اعجاز آمیزبودن آن (نزد معتقدین) صحه میگذارند. به لحاظ ظاهر نیز میتوان روندی ترتیبی و تحولگرا، از شمایلهای ساده به سوی شیوههای پیچیده و تجملگرا را در بین آنها مشخص نمود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
هنرهای تجسمی و کاربردی
پریا سادات رضوی منش؛ نیلوفر شادمهری؛ ابراهیم باقری طالقانی
چکیده
تسهیلات و خدمات از ارکان گردشگری محسوب میشود که میتواند در میزان موفقیت و توسعه گردشگری موثر واقع شوند. این خدمات باید در راستای برآوردن نیازهای گردشگران و تسهیل ارائه و درک جاذبههای گردشگری طراحی شوند تا بتوانند بهترین بهرهوری را در صنعت گردشگری به همراه داشته باشند. برای این منظور لازم است نیازهای گردشگران در مواجهه با خدمات، ...
بیشتر
تسهیلات و خدمات از ارکان گردشگری محسوب میشود که میتواند در میزان موفقیت و توسعه گردشگری موثر واقع شوند. این خدمات باید در راستای برآوردن نیازهای گردشگران و تسهیل ارائه و درک جاذبههای گردشگری طراحی شوند تا بتوانند بهترین بهرهوری را در صنعت گردشگری به همراه داشته باشند. برای این منظور لازم است نیازهای گردشگران در مواجهه با خدمات، مورد بررسی قرار گیرد. باتوجه به ناکافی بودن خدمات گردشگری برای گردشگران اروپاییِ ایران، هدف از پژوهش حاضر شناخت مهمترین نیازها و اولویتبندی مشکلات آنان در حین سفر به ایران بوده است تا به منظور طراحی خدمت-محصول از آن استفاده شود. مطالعه حاضر در دسته پژوهشهای کاربردی بوده و به لحاظ شیوۀ اجرا از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی میباشد که ضمن واکاوی مبانی نظری و جمعآوری کتابخانهای دادهها، نتایج حاصل از 108پرسشنامه و مصاحبه تکمیل شده توسط گردشگران و راهنمایانگردشگری را بررسی کردهاست. این پژوهش براساس نمونهگیری گلولهبرفی انجام شدهاست و تعیین حجم نمونه براساس جدول مورگان، برای جامعه نامحدود انجام پذیرفته و کفایت نمونه با آزمون KMO سنجیده شده است. روایی پرسشنامه بهصورت صوری تایید شده و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شدهاست که آلفای کرونباخ هر دو پرسشنامه بالای7/0 بوده که حاکی از پایایی بالای ابزار پژوهش است.یافتههای این پژوهش نشان داد مسئله تبدیل ارز و عدم آشنایی گردشگران با کارتهای اعتباری مخصوص از مهمترین مشکلات آنهاست، همچنین دستهبندی اطلاعات براساس شهرها، اطمینان بخشی نسبت به امنیت سیستم رزرو بلیط و هتل، قابلیت خدمترسانی بصورت برونخط باید از ویژگیهای خدمات طراحی شده برای آنها باشد. همچنین لزوم طراحی کوله یا کیف قابل حمل با استفاده از صنایع دستی به عنوان محصولی برای همراهی خدمات از یافتههای این پژوهش بود.
هنرهای تجسمی و کاربردی
مهدی کاظم پور؛ محمد جانبخشی؛ داوود سعادت
چکیده
شاهنامه شاه طهماسبی که در دوره صفویه مصور شده است، متن شاهنامه فردوسی (که در قرن چهارم هجری شمسی سروده شده است) را به تصویر تبدیل کرده است. در نگاره های این شاهنامه، سبک و الگوی نگارگری دوره صفوی رعایت شده و نوع پوشش و البسه افراد، منظره سازی ها و همچنین بناها ویژگی های دوره صفوی دارند. علیرغم فاصله زمانی هفتصد ساله این دو اثر (شاهنامه ...
بیشتر
شاهنامه شاه طهماسبی که در دوره صفویه مصور شده است، متن شاهنامه فردوسی (که در قرن چهارم هجری شمسی سروده شده است) را به تصویر تبدیل کرده است. در نگاره های این شاهنامه، سبک و الگوی نگارگری دوره صفوی رعایت شده و نوع پوشش و البسه افراد، منظره سازی ها و همچنین بناها ویژگی های دوره صفوی دارند. علیرغم فاصله زمانی هفتصد ساله این دو اثر (شاهنامه فردوسی و شاهنامه شاه طهماسبی) از یکدیگر، در استفاده از وجه نمادین رنگ بین این دو اثر قرابت و مشابهت های زیادی وجود دارد. یکی از پرسش های مهم در این زمینه، میزان ارتباط نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی با متن شاهنامه فردوسی است. پرسش هایی که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است به شرح زیر می باشند: عنصر رنگ در متن شاهنامه و نگاره های شاهنامه طهماسبی چه کاربردها و کارکرد هایی دارد؟ چه تناسب ها، هماهنگی ها و تفاوت هایی بین رنگ های بکار رفته در نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی با متن نوشتاری شاهنامه وجود دارد؟ براساس این مطالعه مشخص شد که هم در شاهنامه فردوسی و هم در شاهنامه شاه طهماسبی از بیان رنگ ها برای تصویر سازی ذهنی مخاطب استفاده شده است تا بتوانند درک مخاطب را نسبت به اتفاقات داستان به ویژه در داستان های حماسی شاهنامه فردوسی بالا برده و احساسات خواننده را تحریک کرده و موجب ارتباط بهتر و دلبستگی بیشتر به داستان های شاهنامه شوند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
محمد سواری؛ علیرضا شیخی
چکیده
گل و مرغ از گونههای متداول نقاشی ایرانیاست که در دوره تیموری آغاز و در دوره صفوی با رویکردهای متفاوت رواج یافت. نقاشی گل و مرغ در دوره صفوی را در سه شیوه تبریز_قزوین، اصفهان اول و دوم میتوان بررسی کرد. هدف مقاله، بررسی بصری مکتب گل و مرغ اصفهان در دوره صفوی و پیجویی عوامل موثر بر آنست. از این رو در پی پاسخ به این سوالات هستیم: ویژگیهای ...
بیشتر
گل و مرغ از گونههای متداول نقاشی ایرانیاست که در دوره تیموری آغاز و در دوره صفوی با رویکردهای متفاوت رواج یافت. نقاشی گل و مرغ در دوره صفوی را در سه شیوه تبریز_قزوین، اصفهان اول و دوم میتوان بررسی کرد. هدف مقاله، بررسی بصری مکتب گل و مرغ اصفهان در دوره صفوی و پیجویی عوامل موثر بر آنست. از این رو در پی پاسخ به این سوالات هستیم: ویژگیهای بصری گل و مرغ در دوره صفوی چیست و به چند شیوه قابل تقسیم است؟ چه عواملی را میتوان در سبک و سیاق گل و مرغ صفوی موثر دانست؟روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانهای و استفاده از منابع قابل دسترسی موزهها و سایتهای معتبر است. یافتهها مبتنی بر تحلیلهای بصری نگارهها، حاکی از آن است که ورود مرقعات دربار تیموری، نگرش صوفیانه و تاثیرپذیری از هنرمندان مهاجر به دربار گورکانی، میل به واقعگرایی و افزایش تقاضا در حلقه بازار، توانست موجبات شکل گیری مرقعاتی با مضمون گلها و پرندگان را دوره صفوی فراهم و برای هنرمند بستر جدیدی برای تولید آثار خارج از نقاشخانه دربار را ایجاد کند. همچنین ورود هنرمندان و کتابهای گیاهشناسی و گراوورهای هلندی به عنوان عوامل تاثیرگذار مطرح است. بخش عمده اطلاعات این پژوهش را مرقعات هند و ایرانی تکمیل و آثار لاکی، مورد نظر این پژوهش نبوده است.رویکرد تحقیق کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است که با تکیه بر اسناد تاریخی از جمله روایت سیاحان به شرح و بسط وضعیت هنرمندان و دربار میپردازد. سپس به بررسی عوامل فنی بصری در ترکیب گل و مرغ در مرقعات که عمدتا در ایران و بخشی از آن در هند بوده، پرداخته است. شیوه جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای، اسنادی و تصاویر کاخهای صفوی به صورت میدانی تهیه شده است است
هنرهای تجسمی و کاربردی
سید نجم الدین امیرشاه کرمی؛ شکیب عمرانی
چکیده
پژوهش حاضر حاصل تحقیق و بررسی در باب پیشرفتهای هوش مصنوعی و تاثیرات آن بر ایدهیابی، تولید و گسترش مفاهیم و محتوای شنیداری-دیداری، به خصوص انیمیشن، است. کاربرد رایانه، و بعدها هوش مصنوعی، در هنرهای شنیداری-دیداری، در ابتدا به قصد تسریع و سادهسازی امور مطرح شد. اما به مرور زمان با پیشرفت علوم رایانهای -به خصوص هوش مصنوعی- و همهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر حاصل تحقیق و بررسی در باب پیشرفتهای هوش مصنوعی و تاثیرات آن بر ایدهیابی، تولید و گسترش مفاهیم و محتوای شنیداری-دیداری، به خصوص انیمیشن، است. کاربرد رایانه، و بعدها هوش مصنوعی، در هنرهای شنیداری-دیداری، در ابتدا به قصد تسریع و سادهسازی امور مطرح شد. اما به مرور زمان با پیشرفت علوم رایانهای -به خصوص هوش مصنوعی- و همهگیری کاربری رایانه و اینترنت، این امکان به وجود آمد که ماشینها، با کمترین راهبری محتوای شنیداری-دیداری را نیز تولید کنند؛ این آثار دارای ویژگیهای کیفی متفاوتی نسبت به نمونههای انسانی هستند. حال این پرسش مطرح میشود که هوش مصنوعی در چه مرحلهای و چگونه بر رویه تولید محتوای مفهومی در فیلم انیمیشن تاثیر میگذارد؟ برای رسیدن به پاسخی برای این پرسش، این پژوهش شناخت امکانات و فرآیند کاربرد هوش مصنوعی در شکلگیری ایده، مفاهیم و عناصر فیلم و همچنین درک نحوه اثرگذاری امکانات هوش مصنوعی و جایگاه معناسازشان در جریان تولید را هدف کار خود قرار داد. در این راستا، سعی بر آن شد که با مطالعه منابع مختلفی از قبیل کتابهای گزارشی-تاریخی و پژوهشهای پیشین در این زمینه و با بررسی نمونههای موردی از قبیل: کلاغ و بغلم نکنم میترسم، Gnosis، نمونه آثار دیداری-شنیداری مطلوبی یافت شود و روش مناسبی برای تحلیل کیفی این آثار به دست آید. پژوهش پیش رو، توانست نشان دهد که امکانات هوش مصنوعی گستردگی و تنوع زیادی دارند، و غالب این امکانات بسیار در دسترس هستند. همچنین، نمونههای موردی اظهار میکنند که در حال حاضر محصولات تجاری موفقی وجود دارند که از امکانات هوش مصنوعی برای توسعه و ایجاد محتوای مفهومی خود استفاده میکنند؛ علاوه بر این، یافتههای پژوهش جایگاه فعلی کاربرد معناساز هوش مصنوعی در تولید محتوای مفهومی دیداری-شنیداری به خصوص در صنعت انیمیشن را نشان میدهد.
هنرهای تجسمی و کاربردی
علیرضا واعظ؛ محمد خدادادی مترجمزاده؛ مهدی مقیم نژاد
چکیده
پرداختن به گنجینۀ عکس ها و اسناد تصویری عصر قاجار که واجد ارزش های بیشمار فرهنگی و اجتماعی هستند، به عنوان بخش برجسته ای از تاریخِ فرهنگ و هنر دیداری کشورمان، ضروری است. بنابراین مقالۀ حاضر با گرایش میان رشته ای و با کاربست روش کیفی تحلیل گفتمان ژیلین رُز و رویکرد توصیفی- تحلیلی، تعاملات و ارتباطات میان مشارکین (عکاس، ابژه و سوژه عکاسی، ...
بیشتر
پرداختن به گنجینۀ عکس ها و اسناد تصویری عصر قاجار که واجد ارزش های بیشمار فرهنگی و اجتماعی هستند، به عنوان بخش برجسته ای از تاریخِ فرهنگ و هنر دیداری کشورمان، ضروری است. بنابراین مقالۀ حاضر با گرایش میان رشته ای و با کاربست روش کیفی تحلیل گفتمان ژیلین رُز و رویکرد توصیفی- تحلیلی، تعاملات و ارتباطات میان مشارکین (عکاس، ابژه و سوژه عکاسی، دوربین و مخاطب) در تولید و مصرف عکس های پرتره و مستند اجتماعی موجود در آلبوم های شخصی ظل السلطان که به طور هدفمند گزینش شده اند، و همچنین نحوۀ برساخت هرکدام از این مشارکین را مورد واکاوی قرار داده و نقش گفتمان ها و نهاد های قدرت، در نحوۀ برساختن و برساخته شدن در این ارتباطات را بررسی می نماید. این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش که در جریان این تعامل ها و روابط، چه گفتمان ها، اُبژه ها و سوژه هایی تولید و چگونه برساخته می شوند، به نتایجی رسید که نشان از اثربخشی متقابل گفتمان های اجتماعی- سیاسی و ابژه ها و سوژه ها در برساخت یکدیگر دارد. در این فرایند برساخت، ابژۀ مقابل دوربین، از نفوذ پنهانی و مجازی آپاراتوس های قدرت همچون عکاسی، و در رأس آنها دستگاه نظارتی و هژمونیک ظل السلطان متأثر گشته، به طور خودکار به بدنِ خود انضباط می دهد و آن را در قالب خاصی ریخته، بهنجار می سازد (بدن مقلوب). در این امرِ نظارت، همۀ دستگاه ها زیر مجموعۀ یک گفتمان مسلط اند: گفتمان «ظل السلطان». حول این گفتمان سیاسی- فئودالیسمی، گفتمان های قدرت، پدرسالاری، نوگرایی و انضباطی، در چرخش اند که از طریق رمزگان های همراهِ ابژه ها و سوژه ها در عکس ها برساخته شده اند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
امیر نظری؛ محمد رضا مریدی؛ مهرنوش شفیعی سرارودی؛ امیرعلی نجومیان
چکیده
سفالگری که پیوندی دیرینه باهنرهای «سنتی» دارد در اواخر دوره قاجار و پس از آن در مواجه با دوگانهای هنر/صنعت و سنت/مدرنیته خوانش و نسبت جدیدی یافته است. در این رابطه و باهدف بررسی تحولات گفتمانی سفال معاصر سؤالات زیر مطرح است که منظور از «معاصر بودن» سفال چیست؟ گفتمانهای تأثیرگذار بر «سفال معاصر» کدماند؟ هنرمندان ...
بیشتر
سفالگری که پیوندی دیرینه باهنرهای «سنتی» دارد در اواخر دوره قاجار و پس از آن در مواجه با دوگانهای هنر/صنعت و سنت/مدرنیته خوانش و نسبت جدیدی یافته است. در این رابطه و باهدف بررسی تحولات گفتمانی سفال معاصر سؤالات زیر مطرح است که منظور از «معاصر بودن» سفال چیست؟ گفتمانهای تأثیرگذار بر «سفال معاصر» کدماند؟ هنرمندان سفالگر ایرانی ذیل «معاصر بودن» چه آثاری را خلق کرده اند؟ پژوهش پیش رو مبتنی بر رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و روش «لاکلائو و موف» انجامگرفته است. نتایج نشان میدهد هنرمندان سفالگر تجربههای خود را ذیل مفهوم معاصر بودن در بستر سه گفتمان تأثیرگذار بر سفال معاصر به نمایش گذاشتهاند. از آن جمله میتوان به گفتمان «میراث و حفظ سنّت» اشاره کرد که در دوره پهلوی اول و دوم با دال مرکزی «اصالت» و با تأکید بر مانایی، تداوم و پیوستگی فرهنگ ملی، سنّت را به مثابه منبع ساخت هویت و ذخیره تاریخی هویت ملی در نظر گرفت و با حمایت از سفال بومی و روستایی آن را بهعنوان هنری ملّی مطرح کرد. سفال در گفتمان میراث در سالهای پس از انقلاب تداوم یافت و بهعنوان بخشی از هنرهای میراثی با دلالتهای سنتی ذیل کاربردهای آن موردتوجه قرار گرفت. همچنین گفتمان «مدرن و نوسنّتگرایی» که در دوره پهلوی دوم و پس از انقلاب با دال مرکزی پیوند و تلفیق سنّت و مدرن شکل گرفت با تأکید بر همسازی، پیوند و همنشینی نشانههای فرهنگ سنّتی و مذهبی با نشانهها و فرمالیسم هنر مدرن زمینه خلق آثاری با کارکردهای سیاسی و اجتماعی را فراهم آورد. گفتمان «معاصریّت و واسازی سنّت» نیز در دهه 1380 و 1390 با وارونهسازی و متلاشی کردن نظام نشانههای سنّت، شرایط ورود سفال به حیطه فرا رسانهای هنر را فراهم کرد ازاینرو با دلالتهای اجتماعی، فرهنگی زیستمحیطی و سیاسی بابیانی نقادانه و با گرایشهای فمینیستی همراه گردید.
هنرهای تجسمی و کاربردی
محمد مصطفی یزدانپناه؛ حسن بلخاری قهی
چکیده
«نهادگراییِ نوین» بهمنزلهٔ یک الگوی مدیریتی جدید از اواخر دههٔ ۱۹۹۰ توسط برخی از موسسههای هنر اروپایی از جمله گالریها، مراکز هنر و موزههای هنر بهکار گرفته شد و تا اواخر دههٔ نخست قرن بیست و یکم، الگوی مدیریتی غالب بر این موسسهها بود. این الگو که عمدتا مبتنی بر شیوههای کیوریتوریال و متاثر از گفتمان انتقادیِ «نقد ...
بیشتر
«نهادگراییِ نوین» بهمنزلهٔ یک الگوی مدیریتی جدید از اواخر دههٔ ۱۹۹۰ توسط برخی از موسسههای هنر اروپایی از جمله گالریها، مراکز هنر و موزههای هنر بهکار گرفته شد و تا اواخر دههٔ نخست قرن بیست و یکم، الگوی مدیریتی غالب بر این موسسهها بود. این الگو که عمدتا مبتنی بر شیوههای کیوریتوریال و متاثر از گفتمان انتقادیِ «نقد نهادی» و حوزهٔ مطالعاتی «موزهشناسی نوین» است، بهدنبال گسترش دوسالانهها، اهمیتیافتن تعامل اجتماعی و بهصورت کلی یک «چرخش اجتماعی» در جهان هنر، شکل گرفت. نهادگرایی نوین برخلاف الگوی سنتی مدیریت که مبتنی بر ایجاد فضایی بهظاهر خنثی است و نگاه تجاری به هنر را در اولویت قرار میدهد، موسسههای هنر را به فضایی پویا، تعاملی و مخاطبمحور بدل میکند. در نهایت جریان اصلی نهادگرایی نوین بیش از دو دهه دوام نیاورد و بهدنبال عواملی همچون بحران اقتصادی و تضاد منافع، بسیاری از موسسههای مرتبط با آن منحل شدند یا به الگوی مدیریتی سنتی بازگشتند، اما با این وجود تاثیرات آن بر موسسههای هنر و بهصورت کلی جهان هنر، تا به امروز ادامه یافته است. مقالهٔ حاضر از منظر هدف، پژوهشی بنیادی بهشمار میآید که با استفاده از منابع کتابخانهای و با تکیه بر روشی توصیفی-تحلیلی و رویکردی مبتنی بر تحلیل گفتمان، ابتدا به بررسی و تحلیل زمینه و عوامل موثر بر پیدایش نهادگرایی نوین، سپس کارکرد و تاثیرات آن در موسسههای هنر و در نهایت به آسیبشناسی این جریان و تحلیل دلایل افول آن میپردازد.
هنرهای تجسمی و کاربردی
مهناز شفیعی؛ سهیلا بهرمانی
چکیده
عکاسی مفهومی یکی از جنبشهای دوره عکاسی معاصر است که در ایران با کمبود منابع مکتوب روبروست و توجه کمتری به آن شده است. در عکاسی مفهومی هنرمند به دنبال خلق یک مفهوم یا ایده توسط یک عکس است و هدف آن، این تفکر بیننده است. این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی عکسهای مفهومی احمد عالی و جان هیلیارد انجام و با روش توصیفی - تحلیلی در پی پاسخگویی به ...
بیشتر
عکاسی مفهومی یکی از جنبشهای دوره عکاسی معاصر است که در ایران با کمبود منابع مکتوب روبروست و توجه کمتری به آن شده است. در عکاسی مفهومی هنرمند به دنبال خلق یک مفهوم یا ایده توسط یک عکس است و هدف آن، این تفکر بیننده است. این پژوهش با هدف مطالعه تطبیقی عکسهای مفهومی احمد عالی و جان هیلیارد انجام و با روش توصیفی - تحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که نشانهها و رویکردهای عکسهای مفهومی احمد عالی و جان هیلیارد چیست؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که عکاسی مفهومی در ایران همزمان با غرب شکل گرفته و هر دو هنرمند در یک دوره زمانی آن را آغاز کردهاند. آثار منتخب در این پژوهش نشان میدهد که جان هیلیارد با تاثیر از فضای حاکم در دهه 60 میلادی بیشتر رویکردی فرهنگی داشته است، اما احمد عالی تحت تاثیر شرایط اجتماعی و سیاسی دهههای 40 و 50 شمسی رویکردی سیاسی داشته است. احمد عالی در آثارش با بهرهگیری از پیشینه هنری (نقاشی) عکس را از حالت دوبعدی به سه بعدی تبدیل کرده و نگاهی متفاوت را در تولید اثر در جامعه منتقل کرده است. جان هیلیارد نیز با بهرهگیری از پیشینه هنری (مجسمهسازی) و تاثیر حضورش در دورههای هنری دانشگاه عالی دولتی بر نگاه خلاقانه و نوآورانهاش به تولید آثاری متفاوت منجر شود و با بهرهبردن از نمادها سعی در تلفیق نمایهها و نگاره داشت تا مفهوم را به مخاطب در شکلی متفاوت ارایه کند. این پژوهش گام کوچکی در توسعه عکاسی مفهومی ایران است.
هنرهای تجسمی و کاربردی
ناهید جعفری دهکردی؛ الهه پنجه باشی
چکیده
موجودات ماورایی در فرهنگ و افسانههای ایرانی، همانند دیگر فرهنگها، جایگاه ویژهای دارند و در متون مذهبی و افسانههای دینی، بهویژه در ارتباط با پیامبران، حضور آنها مورد توجه بوده؛ یکی از این داستانها، داستان سلیمان نبی است که در آن، موجودات ماورایی بهعنوان خدمتگزاران او حضور دارند. این روایتها نه تنها در متون ایرانی ...
بیشتر
موجودات ماورایی در فرهنگ و افسانههای ایرانی، همانند دیگر فرهنگها، جایگاه ویژهای دارند و در متون مذهبی و افسانههای دینی، بهویژه در ارتباط با پیامبران، حضور آنها مورد توجه بوده؛ یکی از این داستانها، داستان سلیمان نبی است که در آن، موجودات ماورایی بهعنوان خدمتگزاران او حضور دارند. این روایتها نه تنها در متون ایرانی بلکه در متون قرآنی، توراتی و حتی در ادبیات اسلامی و غربی نیز مطرح است. اگرچه شکلی مشخص و تثبیتشده از این موجودات وجود ندارد، اما تعاریف مختلف در متون ایرانی، آنها را با ویژگیهایی خاص قابل تصور میسازد. پژوهش حاضر به شناسایی نحوه به تصویرکشیدن موجودات ماورایی در بارگاه سلیمان نبی در نقاشیهای لاکی دوره قاجار میپردازد. سوال اصلی این است که "هنرمندان قاجاری بر اساس چه اصولی موجودات ماورایی را در نقاشیهای خود ترسیم کردهاند؟" نگارندگان با استفاده از مطالعات اسنادی و روش کیفی، پنج نقاشی لاکی دوره قاجار را توصیف و تحلیل کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که تغییرات فرهنگی و اجتماعی در دوران قاجار تأثیرات قابلتوجهی بر هنر این دوره داشته است. در این دوران، شناخت ایرانیان از دیوان دچار تحولات عمدهای شده است. بخش بزرگی از دیوان با ویژگیهای مادینه، رفتار و پوشاک بهصورت موجوداتی ملایم و در صفوف زنان حرمسرا تصویر شدهاند. بسیاری از دیوان دیگر ویژگیهای ددمنشی و اهریمنی خود را از دست داده و بهصورت موجوداتی بیآزار و منفعل نمایش داده میشوند. این تغییرات بازتابدهنده تحولات اجتماعی و فرهنگی در جامعه قاجار هستند و موجب بازتعریف نقشها و ویژگیهای سنتی موجودات ماورایی در هنر قاجاری شدهاند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
محسن افروزی؛ آتوسا اعظم کثیری
چکیده
عکاسی خبری باتوجه به ماهیت ساختاری و بیانیاش، این قابلیت را دارد که رویدادهای خبری را به صورتی موجز و تأثیرگذار در قالب تصویر بازگو کند، و نیز بر متن خبری صحه گذارد و ارزش خبر را ارتقاء دهد. در تحقیق حاضر هدف اصلی، تحلیل وجه ارتباطی و معنایی در ساختار بصری و بیانیِ عکس خبری بر مبنای الگوی نشانه شناسی اجتماعیِ تصویر است که بهصورت ...
بیشتر
عکاسی خبری باتوجه به ماهیت ساختاری و بیانیاش، این قابلیت را دارد که رویدادهای خبری را به صورتی موجز و تأثیرگذار در قالب تصویر بازگو کند، و نیز بر متن خبری صحه گذارد و ارزش خبر را ارتقاء دهد. در تحقیق حاضر هدف اصلی، تحلیل وجه ارتباطی و معنایی در ساختار بصری و بیانیِ عکس خبری بر مبنای الگوی نشانه شناسی اجتماعیِ تصویر است که بهصورت موردی، بر روی نمونههای عکس خبری از خبرگزاری فرانسه مطالعه میشود.نشانهشناسی اجتماعیِ تصویر نیز بهمثابه روش پژوهش و بهمنظور شناسایی و دستیابی به مؤلفههای سازنده و تشکیلدهندۀ عکس خبری در بستر یکی از خبرگزاریهای شاخص جهان، کاربرد پیدا کرده است.به این ترتیب پرسش اصلی پژوهش آن است که وجه ارتباطی و معنایی درساختار بصری و بیانیِ عکسهای خبریِ مربوط به خبرگزاری فرانسه از منظر الگوی نشانهشناسی اجتماعیِ تصویر چه ویژگیهایی دارد؟ نتایج این شناخت از نظر کاربردی چه مواردی را شامل میشود؟ در این تحقیق ضمن بررسی و مقایسۀ نمونهها، از نظر عوامل حسی، اطلاعاتی و روش بیان، ویژگیهای برجستهای درقالب نتایج کلی و جزئی نیز حاصل آمده است. در سطح معنای روایی، کنشِ آنی و واکنشهای رفتاری عناصر، روایت بصری و معنایی را جهت میدهند؛ در سطح معنای تعاملی، اغلب با بهرهگیری از نمای متوسط و استفاده از زوایۀ روبرو، درپی برقراری ارتباط نزدیک با رویداد و نیز عرضهکنندۀ اطلاعات گزیده است؛ و در سطح معنای متنی، رویداد اصلی با برجستهنمایی بصری، کانون صحنه را تصاحب کرده و در نواحی دیگر، عناصر و وقایع در یک محور و خطّ سیری، ارتباط بصری مرتبط و آنی را تشکیل دادهاند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
علیرضا سلیمانی؛ غلامعلی حاتم؛ سید سعید سید احمدی زاویه
چکیده
موضوع نوشتار حاضر، جدی گرفتن جریان عامهپسند و هنر عامه بهعنوان منبعی مهم در جنبههای ناپیدای حیات اجتماعی و تصمیمگیریهای حوزۀ سیاستِ فرهنگی در دورۀ پهلوی اول است. موضوعی که از همان آغاز در اجرای جریان عظیمِ سیاسی موسوم به نوسازی یکی از دغدغههای اصلی عاملان سیاستگذاران فرهنگی بود و در سالهای بعد، رفتهرفته به ایجاد ...
بیشتر
موضوع نوشتار حاضر، جدی گرفتن جریان عامهپسند و هنر عامه بهعنوان منبعی مهم در جنبههای ناپیدای حیات اجتماعی و تصمیمگیریهای حوزۀ سیاستِ فرهنگی در دورۀ پهلوی اول است. موضوعی که از همان آغاز در اجرای جریان عظیمِ سیاسی موسوم به نوسازی یکی از دغدغههای اصلی عاملان سیاستگذاران فرهنگی بود و در سالهای بعد، رفتهرفته به ایجاد وفاق فکری میان روشنفکران و هنرمندان با دولتمردان انجامید. این پژوهش قصد دارد تا در حوزة «مطالعات فرهنگی» و با تمرکز بر «سیاستِ هنر» به بررسی مواجهۀ فرهنگِ عامهپسند با فرهنگِ سیاسیِ آن دوره بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که «احساسات عامه» چگونه و تا چه اندازه دستخوش خطمشی سیاستگذاران فرهنگی پهلوی اول قرار گرفته است؟ تحلیل نشانههای معنایی و مضمونی دو «کارتپستالِ شاهی»، مصداقهای آشکاری را از بحث این پژوهش به ما میدهد. این دو کارتپستال-جدای از ساختار بصری مشابه نقاشیهای قهوهخانهای(خیالینگاری) و کیفیتهای زیباییشناسانة آنها- به این دلیل انتخاب شدهاند که آمیزهای از ارزشهای فرهنگی مسلط و مخالف را به معرض نمایش گذارده و دارای مضامینی ملی- میهنیِ آمیخته با مذهباند. شیوة پژوهش کیفی و روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که عاملان سیاستگذاران فرهنگی پهلوی اول، تحت لوای یک نظام متمرکز و اقتدارگرا، در جهت رسمیت بخشیدن به نظامِ قدرت، موفق به ایجاد یک سلیقۀ مشروع در عامه شده و قدرت حاکمه با استفاده از ایدۀ همگانیسازی فرهنگ یا همان ایدئولوژی «تربیتِ حسِ عامه» توانسته تا حد زیادی نظام قدرت را محبوب و معقول نشان دهد، همانگونه که تصاویر دو کارتپستال به ما میگویند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
فاطمه نصیری؛ محمدتقی آشوری؛ فتانه محمودی
چکیده
از دورة صفوی حدود شش قطعه پارچه برجای مانده است که جلوههایی از منظومة عاشقانة لیلی و مجنون را به نمایش میگذارند. با وجود اینکه این منظومه با نظامی شناخته شده و تصویرگریهای زیادی پیرو اشعار او انجام گرفته اما در زمینة صحنة دیدار دو دلداده در این پارچهها، نسبت به روایت نظامی تفاوتهایی دیده میشود؛ لذا این پژوهش با هدف تبیین ...
بیشتر
از دورة صفوی حدود شش قطعه پارچه برجای مانده است که جلوههایی از منظومة عاشقانة لیلی و مجنون را به نمایش میگذارند. با وجود اینکه این منظومه با نظامی شناخته شده و تصویرگریهای زیادی پیرو اشعار او انجام گرفته اما در زمینة صحنة دیدار دو دلداده در این پارچهها، نسبت به روایت نظامی تفاوتهایی دیده میشود؛ لذا این پژوهش با هدف تبیین صحنة دیدار لیلی و مجنون در روایت شاعران پس از نظامی به انعکاس آنها بر پارچههای دورة صفوی میپردازد و در پی پاسخگویی به این پرسش است که مرجع اصلی هنرمندان طراح پارچه در خلق و تولید این پارچهها و دلایل انتخاب این صحنهها چه بوده است؟ برای این منظور با دقت در روایت جامی و شاعران دنبالهرو او در دورة صفوی و همچنین متون عرفانی منظوم مانند حافظ که بر صحنة دیدار دو دلداده تأکید کردهاند، میتوان قرابت زیادی با نقش پارچهها پیدا نمود که این فرضیه با وجود نگارههای پیرو اشعارشان، قوت بیشتری میگیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکردی تطبیقی و تحلیلی به بررسی اشتراکات بین نقش منسوجات با نمونة اشعار و نگارهها می-پردازد و نتیجة حاصل از آن نشان میدهد که طراحان پارچه با آشنایی کامل از روایتهای مربوطه به ویژه روایت جامی و نیز با در دست داشتن نمونههای نگارگری و بر اساس مقاصد مورد نظر حامیان صوفیِ صفوی به طراحی این پارچهها به ویژه برای پوشاک پرداختند که برای استفاده کنندگانش غالباً یک سیر معرفتی را با رویکرد همانی یافتن با شخصیتهای نقش شده بر آن به ویژه مجنون، به ارمغان میآورند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
منیره رئیسی زرگری؛ حسن بلخاری
چکیده
در این پژوهش، مقوله فرا انسان نگری در هنر معاصر، به عنوان رویکردی جدید در هنرهای هفتگانه مورد بررسی قرار گرفته و سیر تاریخی آن، به شکل خلاصه آورده شده است؛ این رویکرد، که نگاهی تازه به پدیده های پیرامونی را پیش روی ما قرارداده و تعریفی جدید از آفرینش هنری را ارائه می دهد، در تمامی هنرها مورد توجه قرار گرفته و منجر به تولید آثار هنری ...
بیشتر
در این پژوهش، مقوله فرا انسان نگری در هنر معاصر، به عنوان رویکردی جدید در هنرهای هفتگانه مورد بررسی قرار گرفته و سیر تاریخی آن، به شکل خلاصه آورده شده است؛ این رویکرد، که نگاهی تازه به پدیده های پیرامونی را پیش روی ما قرارداده و تعریفی جدید از آفرینش هنری را ارائه می دهد، در تمامی هنرها مورد توجه قرار گرفته و منجر به تولید آثار هنری ای متفاوت و متمایزی در تاریخ هنر مدرن و بعد از آن شده است. اشاره به هنر سینما در بخش پایانی مقاله هم به دلیل دارا بودن ماهیت تصویری و هم به دلیل پیوند این هنر با دیگر هنرهای تجسمی و کاربردی و هم در راستای هدف کلی پژوهش که بررسی همه هنرهای هفت گانه در قرن 21 بوده، صورت گرفته است. نظریه فرا انسان نگری در هنر به عنوان یکی از جدیدترین نظریه های پست مدرن، هستی شناختی جدیدی را پیش روی ما قرار می دهد که انسان را محور و مدار سایر موضوعات قرار نداده و برعکس، توجه به تمامی موضوعاتی دارد که در حاشیه زندگی بشر بوده و یا توجه کافی بدانها نمی شده است. توضیح و بسط این مفهوم به همراه آوردن نمونه هایی از هنرهای مختلف به ویژه سینما برای کمک به درک بهتر این گفتار، بخش های میانی و پایانی مقاله حاضر را تشکیل می دهند.در متن مقاله از واژه آتروفیسم که واژه ای در زمینه پزشکی است استفاده شده تا بیانگر جدا شدن تدریجی برخی الحاقات زمینه ای از پیکره هنر معاصر و به ویژه سینما باشد با این هدف که آن را به عنوان هنری با ویژگی های خاص خود برای مخاطب، بازشناسی کند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
سهیلا اصغری
چکیده
ناخودآگاه در خلق آثار هنری تاثیرگذار است. رویا نیز زبان ناخودآگاه بوده و در اغلب موارد دارای وجوه بصری است. در این مسیر، آثار سورئالیستها از مهمترین اسناد در بیان کارایی ناخودآگاهی است و از منظر آنها نابترین آگاهیها و ادراکات به قلمرو ناخودآگاه تعلق دارد. همچنین عکاسان سورئال تمهیداتی از قبیل فتومونتاژ را به کار گرفتهاند تا ...
بیشتر
ناخودآگاه در خلق آثار هنری تاثیرگذار است. رویا نیز زبان ناخودآگاه بوده و در اغلب موارد دارای وجوه بصری است. در این مسیر، آثار سورئالیستها از مهمترین اسناد در بیان کارایی ناخودآگاهی است و از منظر آنها نابترین آگاهیها و ادراکات به قلمرو ناخودآگاه تعلق دارد. همچنین عکاسان سورئال تمهیداتی از قبیل فتومونتاژ را به کار گرفتهاند تا به واسطه آن بر تخیل به عنوان سرچشمه بینش و تجربیاتشان تاکید نمایند. آنان با قراردادن عناصر واقعی در کنار اجزای خیالی تصاویری حیرتزا و گیجکننده خلق نمودهاند. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی است و تلاش دارد با مروری بر آثار تامیاینگبرگ و رنهماگریت، نمادهای مشترک میان آثار دو هنرمند را بیان نموده و به تحلیل محتوای تصاویر سوررئالیستی و چگونگی اثرگذاری ناخودآگاه، رویا و خیال بر آثارشان بپردازد، در این مسیر برای دستیابی به نتیجهی بهتر از نظریات فروید استفاده شده است. پژوهش پیشرو به شیوه مقایسهای- تطبیقی و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب و به روش کتابخانهای است. نتایج حاصل از پژوهش، نشانگر آن است که در آثار اینگبرگ و ماگریت اصل واقعیت با اصل اشتیاق و رویا درهم آمیختهاند و بنمایههای فکری در ابعاد وسیع گسترش یافتهاند. دو هنرمند به واسطه آدم ها و اشیاء موجود در آثارشان مسائل و دغدغههای ذهنیشان را مطرح میسازند؛ تصاویری نمادین که دنیایی حقیقی را برای مخاطب نمودار میسازد. اینگبرگ و ماگریت با نوعی سکوت دلهرهانگیز همواره ذهن مخاطب را درگیر ناخودآگاه اثر میکنند؛ ویژگی بارز آثارشان، جان دادن به بیجانهاست. آنها قصد در نهان ساختن ناخودآگاه و نمایش آن در صورتی مبدل را دارند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
محمد معین الدینی؛ سارا علی محمدی
چکیده
مرگ به عنوان یکی از مهمترین پدیدههایی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته از دیرباز موضوع هنر بوده است. یکی از مهمترین ادواری که هنرمندان و به ویژه عکاسان در قالب یک ژانر هنری به موضوع مرگ پرداخته اند، طی دوران ویکتوریا در انگلستان قرن نوزدهم ودر قالب ژانر «عکاسی پس از مرگ یا عکاسی مردگان» بوده است. در قالب این ژانر، عکاسی ...
بیشتر
مرگ به عنوان یکی از مهمترین پدیدههایی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته از دیرباز موضوع هنر بوده است. یکی از مهمترین ادواری که هنرمندان و به ویژه عکاسان در قالب یک ژانر هنری به موضوع مرگ پرداخته اند، طی دوران ویکتوریا در انگلستان قرن نوزدهم ودر قالب ژانر «عکاسی پس از مرگ یا عکاسی مردگان» بوده است. در قالب این ژانر، عکاسی از مردگان به شدت فراگیر و تبدیل به یک عرف در عزاداری های این دوران شده بود. حال مسئله اینجاست که ژانر عکاسی پس از مرگ چگونه شکل گرفت و ریشه در چه گرایشهای هنری داشت؟ بنابراین این پژوهش با روش تاریخی به واکاوی ریشه های تاریخی و فرهنگی تصویر مرگ تا پیش از فراگیر شدن ژانر عکاسی مردگان (عکاسی پس از مرگ) انگلستان میپردازد. یافتهها نشان میدهد عکاسی پس از مرگ در عصر ویکتوریا به شیوههای مختلف از هنرهای قبل از خود بهویژه نمونه نقاشیهای پس از رنسانس بهره برده است و علیرغم باورهای مسیحی حاکم بر ژانر عکاسی مردگان، ازنظر تبارشناسی نیز قدمت آن را میتوان تا نمونههای عصر باستان عقب برد. در این میان، سنت ماسکهای مرگِ فراعنهِ مصر، ماسکهای مرگ میسنی، مومیاییهای فیوم و در ادامه حتی یافته های علمی برآمده از فرنولوژی در این ژانر تأثیرگذار بودند. در نتیجه میتوان گفت ارتباط معناداری میان عکاسی از مردگان با سنت تصویری مومیاییها، ماسکهای مرگ، رقص مرگ و پرترههای عزاداری رنسانس در اروپا و پس از آن وجود دارد؛ امری که نشان میدهد باورها چگونه در قالب رسانههای هنری در طول زمان تداوم مییابند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
عاطفه محمدی؛ ساره ملکی گیساوندانی
چکیده
این پژوهش کیفی با توجه به رسالت اصلی فونتها که انتقال درست و سریع اطلاعات است و روان خوانده شدن در آنها اهمیت زیادی دارد، با این سوال که طراحان و کاربران فونت مانند ناشران، فونت روان خوان را چطور تعریف میکنند، به بررسی اصول روانخوانی در فونتهای فارسی پرداخته است. روش پژوهش کیفی و ماهیت اکتشافی- بنیادی دارد که برای ارائه نظریه ...
بیشتر
این پژوهش کیفی با توجه به رسالت اصلی فونتها که انتقال درست و سریع اطلاعات است و روان خوانده شدن در آنها اهمیت زیادی دارد، با این سوال که طراحان و کاربران فونت مانند ناشران، فونت روان خوان را چطور تعریف میکنند، به بررسی اصول روانخوانی در فونتهای فارسی پرداخته است. روش پژوهش کیفی و ماهیت اکتشافی- بنیادی دارد که برای ارائه نظریه نهایی خود از نظریه بنیادی نسخه سیستماتیک استفاده کردهاست. اطلاعات لازم از طریق مراجعه به منابع کتابخانهای و اسناد دیجیتال و نیز مصاحبه با افراد متخصص انجام شده و نمونهگیری در آن هدفمند است. مهمترین ابزار مصاحبه از نوع مصاحبههای عمیق و نیمه ساختارمند بوده است. مصاحبه شوندگان از میان طراحانی بودند که اخیراً فونتهای آنها، مورد استفاده ناشران قرار گرفته است و نیز ناشران و ویراستارانی که شناخت کافی از تنوع فونتها و اهمیت آنها در تعامل با مخاطب داشتند. مصاحبهها تابدانجا ادامه پیدا کرد که دیگر داده جدیدی یافت نشد و دادهها به تکرار رسیدند بنابراین اشباع نظری اتفاق افتاد. در نهایت، دادهها کدگذاری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد روان خوانی وابسته بر سه عامل است: عادت چشم مخاطب، اصول خوشنویسی فارسی شامل: اصول، نسبت، کرسی و ترکیب و عملکرد فنی فونت در نرم افزار. در واقع اصول روانخوانی در خوشنویسی فارسی همچنان در روانخوانی فونتهای فارسی موثر هستند. همچنین این اصول عادت چشم مخاطب را فارسی زبان را می سازند. همچینین ناشران عواملی چون فاصله میان حروف و کلمات، تناسبات کرسیها و اندازه و فرم حروف را نیز از عوامل موثر بر روانخوانی میدانند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
حسن شکری؛ اصغر فهیمی فر
چکیده
یکی از روشهای بیان بصری، که یک روایت و داستان را با تکیهبر زبان تصویری و با استفاده از سلسله تصاویر ارائه می نماید، داستان مصور نامیده میشود. ایران و ژاپن از جمله کشورهایی میباشند که از دیر باز، مصورسازی داستان و روایات در آنها رواج داشته است، که در نهایت این آثار در ایران به نسخههای چاپسنگی و در ژاپن به مانگا بدل گشته ...
بیشتر
یکی از روشهای بیان بصری، که یک روایت و داستان را با تکیهبر زبان تصویری و با استفاده از سلسله تصاویر ارائه می نماید، داستان مصور نامیده میشود. ایران و ژاپن از جمله کشورهایی میباشند که از دیر باز، مصورسازی داستان و روایات در آنها رواج داشته است، که در نهایت این آثار در ایران به نسخههای چاپسنگی و در ژاپن به مانگا بدل گشته اند. بنا بر الهامات سنتیِ تصویریِ این دو جامعه از فرهنگ تصویری چین و همچنین حوزهی مشترک فعالیت های هنری آنها، بنظر میرسد که عناصر دیداری در دو دسته اثرِ تصویرسازی کتابهای چاپسنگی و مانگاهای بودا، دارای نقاط اشتراک و همچنین افتراق تصویری هستند که کشف هر یک، قابلیتهای موجود در آثار ایرانی را برای تولید انیمیشن نمایان می سازد. بدینصورت پرسشی که این پژوهش در پی پاسخ آن میباشد این است که: عناصر دیداری موجود در تصویرسازی های چاپ سنگی ایران و مانگای ژاپنی بودا بهعنوان داستانهای مصور، دارای چه اشتراکات و تفاوتهایی هستند و این موارد چه قابلیتهایی را در درجهت تولید انیمیشن نمایان خواهد ساخت؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با روش توصیفی_تطبیقی انجام گرفته و بهواسطهی ابزار کتابخانهای، اینترنتی و همچنین مطالعهای بر مجموعه مانگای بودا و نسخههای تصویری چاپ سنگی به انجام رسیده است که نتایج آن گویای حضور برخی روابط میان عناصری از جمله در طراحی، خط و نقطه، نور و سایه، بعد و فضا، و همچنین کادر و ترکیببندی بودهاند که هرکدام با تکیه بر اشتراکات موجود در دو اثر، زمینه و قابلیت متحرکسازی را آشکار ساختهاند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
وحید بابائی؛ جواد امین خندقی
چکیده
نشانهشناسی، اثر هنرمند را به متنی سرشار از نشانههایی تبدیل میسازد که میتوان آنها را از طریق رمزگشایی، بازتعریف کرد. رولان بارت با استفاده از نشانهشناسی، علاوه بر تبیین معنای پیامهای این ساختههای فرهنگی، به بررسی نیت، نحوه تولید و هویت تولیدکنندگان آنها نیز میپردازد. بارت مدلی را تحت عنوان «رمزگان پنجگانه» ...
بیشتر
نشانهشناسی، اثر هنرمند را به متنی سرشار از نشانههایی تبدیل میسازد که میتوان آنها را از طریق رمزگشایی، بازتعریف کرد. رولان بارت با استفاده از نشانهشناسی، علاوه بر تبیین معنای پیامهای این ساختههای فرهنگی، به بررسی نیت، نحوه تولید و هویت تولیدکنندگان آنها نیز میپردازد. بارت مدلی را تحت عنوان «رمزگان پنجگانه» (هرمنوتیک، نمادین، پروآیرتیک، معنایی، ارجاعی یا فرهنگی) ارائه مینماید که توسط آن نشانهها را به نظامهای معنادار تبدیل میسازند. مسئله اصلی در این پژوهش، بررسی عکسهای صحنهپردازی شده جف وال، هنرمند معاصر کانادایی، بر اساس رمزگان پنجگانه بارت است. هدف اصلی، خوانش آثار وال بر اساس رویکرد بارت است. این پژوهش از نوع نشانهشناسی از مجموعه روشهای کیفی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانهای و مشاهده تصاویر است. تحلیل با روش کیفی بر اساس نشانهشناسی بارت است. نمونهگیری گزینشی غیرتصادفی است. در بررسی این عکسها، به طور ضمنی این نتیجه حاصل گردید که عکسهای جف وال قابلیت خوانش، تفسیر و رمزگشایی بر اساس رمزگان پنجگانه بارت را دارا است، زیرا از یک سو، عکاس، با روایت بصری اثر خویش مخاطب را با خود همراه ساخته و از سوی دیگر، مخاطب را به خوانش و تفسیری تازه بر مبنای پونکتوم شخصی خویش وادار میسازد؛ بهگونهای که معنا از سطح تصویر صحنهپردازی شده فراتر رفته و موجب خلق معنایی شخصی و تازه اثر میگردد. آثار جف وال مخاطب را مجبور میکند که بر اساس پونکتوم شخصی او آن را بخواند و تفسیر کند که منجر به ایجاد معانی جدید و شخصی میشود. چنین است که بهواسطه آنچه بارت آن را پونکتوم نامیده است، عکسهای جف وال تبدیل به متنی میشوند که معنای آنها وابسته به معانی است که مخاطب پیوسته و آگاهانه، با ارجاع به دانش و تجربه زیستی خویش میآفریند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
قباد کیانمهر؛ فروغ کریمی پور دوانی نژاد
چکیده
کاشیکاری از هنرهای اصیل ایرانی است که در دوره قاجار در تزئین بناهای مختلف از جمله خانه ها به کار رفته است. خانه های قاجاری شیراز گنجینه ارزشمندی از کاشیکاری های این دوره دارند. اگر چه ویژگی های هنری این کاشی ها از مکاتب هنری دوره قاجار پیروی می نماید، لیکن موضوعات آنها تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی شکل گرفتند. برخی از این کاشیکاری ها ...
بیشتر
کاشیکاری از هنرهای اصیل ایرانی است که در دوره قاجار در تزئین بناهای مختلف از جمله خانه ها به کار رفته است. خانه های قاجاری شیراز گنجینه ارزشمندی از کاشیکاری های این دوره دارند. اگر چه ویژگی های هنری این کاشی ها از مکاتب هنری دوره قاجار پیروی می نماید، لیکن موضوعات آنها تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی شکل گرفتند. برخی از این کاشیکاری ها در حال از بین رفتن هستند. از این رو هدف پژوهش حاضر، تحلیل عوامل مختلف اجتماعی تاثیر گذار بر شکل گیری نقوش این کاشیکاری ها به منظور زنده نگه داشتن و باز آفرینی آنهاست. از آن جا که تمرکز موضوعی این پژوهش بر خانه های قاجاری شیراز است و محدوده جغرافیایی مشخصی را بررسی می کند، لذا تلاش شده همه عوامل اجتماعی موثر بر ویژگی های هنری آثار مد نظر باشد. پرسش پژوهش به صورت زیر است: چه عوامل اجتماعی بر شکل گیری نقوش کاشیکاری های خانه های قاجاری شیراز تاثیر گذاشته است؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، شیوه گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. برای انجام پژوهش، کاشیکاری های هفت خانه قاجاری شیراز بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد نقوش این کاشیکاری ها بازتابی از مجموعه عوامل اجتماعی دوره قاجار مانند ساختار جامعه، باورها، رخدادهای فرهنگی، بازار، مشاغل و توجهات اجتماعی میان سنت گرایی و فرنگی گرایی در جامعه قاجاری است. این نتیجه نشان می دهد که هنرمندان کاشی ساز دوره قاجار برای طراحی و ساخت آثار خود توجه خاصی به باور های اجتماعی و مفاهیم آن داشته اند.
هنرهای تجسمی و کاربردی
علیرضا شیخی؛ مرضیه اسماعیلی
چکیده
پیکره نگاری در منسوجات ایرانی سابقهای دیرین داشته و بخش مهمی از نقشمایههای تزئینی منسوجات ایران باستان را دربر میگرفته است. با روی کار آمدن اسلام و مطرح شدن ممنوعیت صورتگری در آثار هنری، خط به عنوان جایگزین نقوش انسانی و به عنوان تزئین غالب تا اواخر قرن نهم هجری، در اغلب منسوجات به کار رفت. از اواخر قرن نهم هجری به ویژه در عهد ...
بیشتر
پیکره نگاری در منسوجات ایرانی سابقهای دیرین داشته و بخش مهمی از نقشمایههای تزئینی منسوجات ایران باستان را دربر میگرفته است. با روی کار آمدن اسلام و مطرح شدن ممنوعیت صورتگری در آثار هنری، خط به عنوان جایگزین نقوش انسانی و به عنوان تزئین غالب تا اواخر قرن نهم هجری، در اغلب منسوجات به کار رفت. از اواخر قرن نهم هجری به ویژه در عهد صفوی، گرایش به سنتهای تصویری ایران باستان افزایش یافته و پیکرهنگاری در منسوجات به شیوههای گوناگون رواج مییابد. در این میان، گروهی از پارچهها با نقوش انسانی موجود هستند که نقشمایه آنها دربرگیرنده موضوع به اسارت گرفتن اسیران توسط سربازان است. هدف مقاله حاضر، بررسی منسوجات صفوی حاوی نقش سرباز و اسیر و تحلیل و تفسیر آثار با در نظرداشتن شرایط سیاسی - اجتماعی دوره صفوی است. از اینرو پاسخ به این پرسش مد نظر است: آیکونولوژی نقش سرباز و اسیر در منسوجات صفوی بر کدام مفاهیم فرهنگی و اجتماعی دلالت دارد؟ پارچههای حاوی نقش سرباز و اسیر واجد چه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و مطالب به صورت مطالعات کتابخانهای گردآوری شده است. با بررسی نمونههای موجود در موزههای داخل و خارج از ایران مشخص شد که محتوای نقوش این دسته از منسوجات در ارتباط مستقیم با شرایط سیاسی– اجتماعی دوره صفوی بوده و احتمالا اغلب این قطعات با هدف استفاده به صورت دیوارکوب و در مواردی با هدف پوشش برای اشخاص بلندمرتبه طراحی شده و تولید آنها به نوعی با نمایش قدرت سیاسی شاهان صفوی در ارتباط بوده است.
هنرهای تجسمی و کاربردی
علی بوذری؛ احسان عبداللهی؛ مجتبی تویسرکانی
چکیده
در ایرانِ قرن نُهم هجری، مصادف با سلطنت سلطان حسین بایقرا در هرات، چهرههای درخشانی در حوزههای مختلف از جمله نگارگری درخشیدند که در میان این هنرمندان، آثار هنرمندی شهیر به نام محمد سیاهقلم شیوهای بدیع و متفاوت از سنت مرسوم نگارگری را دنبال میکند. بسان آثار و ریشههای شکلگیری آنها، هویت دقیق او نیز بر ما معلوم نیست. با این ...
بیشتر
در ایرانِ قرن نُهم هجری، مصادف با سلطنت سلطان حسین بایقرا در هرات، چهرههای درخشانی در حوزههای مختلف از جمله نگارگری درخشیدند که در میان این هنرمندان، آثار هنرمندی شهیر به نام محمد سیاهقلم شیوهای بدیع و متفاوت از سنت مرسوم نگارگری را دنبال میکند. بسان آثار و ریشههای شکلگیری آنها، هویت دقیق او نیز بر ما معلوم نیست. با این حال برخی از پژوهشگران او را غیاثالدین محمّد مصورساز و برخی حاجی محمّد هروی، از هنرمندان سدۀ نُهم و دهم هجری، میدانند. در حالی که تحقیقات بسیاری در خصوص هویت و ویژگی آثار محمد سیاهقلم صورت گرفته، اما نقش اقتباس در آفرینشهای هنری از روی آثار محمد سیاهقلم توسط هنرمندان معاصر کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش که از منظر هدف بنیادی و از منظر ماهیت دادهها، کیفی است، با رویکرد تطبیقی و بر اساس منابع کتابخانهای، تلاش دارد تا با بررسی آثار دو هنرمند، یکی ایرانی و دیگری انگلیسیتبار، یعنی احمد امیننظر و ریچارد بارتل، به شیوههای گرتهبرداری از آثار سیاهقلم در آثار این دو هنرمند بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که هنرمندان مورد بررسی به چه شیوههایی از آثار سیاهقلم تاثیر پذیرفتهاند. بر اساس یافتههای این پژوهش هنرمندان مورد بررسی در بخشهایی چون فضای رعبآور، رنگگزینی محدود، زمینهسازی (فضا) خلوت، ترکیببندی متمرکز، ویژگیهای ظاهری و فضای گروتسک، بیشترین تأثیر را از آثار سیاهقلم گرفتهاند. در این میان امیننظر بر اساس نوع چکیدهنگاری سیاهقلم، طراحیهای خود را سامان داده، ولی از شیوۀ طراحی خطی متفاوتی، که ریشه در نگارگری مکتب اصفهان دارد، استفاده کرده و بارتل در چندوجهنگاری و سایهپردازی از سیاهقلم پیروی نکرده و فرمهای سایهنمای پیکرهها و اشیا در آثار سیاهقلم را با بافتهای تجریدی و گاهی برشهایی از پیکرههای معاصر پر کرده است. هر دو هنرمند از شیوۀ فیگوراتیو آثار سیاهقلم فاصله میگیرند و تصاویری تجریدی خلق میکنند.